
دیجیتال مارکتینگ
اگر بخواهیم با یکدیگر روراست باشیم، هدف نهایی از ایجاد هر کسبوکاری افزایش درآمد است و هر کسبوکار در هر سطح و اندازهای برای افزایش فروش تلاش میکند. اما در نهایت تنها تعداد کمی موفق میشوند.
پیشنهاد ما این است که ابتدا حرفهایترین روشهای افزایش فروش و فروش بیشتر را امتحان کنید. ترفندهای فروش بیشتر شامل موارد زیر میشوند .
۱) فروش بیشتر با باشگاه مشتریان و نرم افزار CRM
فروش بیشتر با نرم افزار دوباره
یکی از مهمترین راهکارهای افزایش فروش، تهیه یک نرم افزار باشگاه مشتریان است. باشگاه مشتریان به شما در افزایش رضایت و وفادارسازی مشتریان، کاهش هزینهها و افزایش درآمد کمک میکند. در ادامه به کاربردهای یک نرم افزار باشگاه مشتریان که منجر به افزایش فروش شما خواهد شد، میپردازیم.
افزایش فروش از طریق افزایش نرخ تکرار خرید مشتریان
دو نکته جالب وجود دارد:
۱) مشتریان قبلی از شما بیشتر از مشتریان جدید خرید میکنند.
۲) متقاعد کردن مشتریان قبلی و قدیمی برای خرید، راحتتر و کمهزینهتر از جذب مشتریان جدید است.
همین حالا میتوانیم نتیجه بگیریم که بهترین راه افزایش درآمد، تلاش برای بازگشت مشتریان قبلی و خرید آنهاست. شما میتوانیدبا ارائه اعتبارات هدیه مثل کشبک و کدتخفیفها و مشوقهای دیگر، مشتریان قدیمی خود را برای خرید مجدد ترغیب کنید.
جذب مشتری جدید و افزایش فروش از طریق مشتریان فعلی
یکی دیگر از تکنیکهای فروش موفق، افزایش رضایت مشتریان است. مشتریان فعلی شما ارزشمندترین دارایی شما هستند! مشتریان راضی علاوه بر اینکه از شما دوباره و دوباره خرید میکنند، میتوانند برای جذب مشتری جدید و افزایش مشتری هم بسیار موثر باشند. یعنی شما میتوانید با ارائه امتیاز، کد تخفیف، حق عضویت ویژه و سایر مشوقها، مشتریان را برای تبلیغ کسبوکارتان ترغیب کنید.
دریافت اطلاعات تماس یا درخواست مشاوره رایگان
امکانات نرمافزار باشگاه مشتریان دوباره
دوباره چگونه به کسبوکار شما کمک میکند؟
1.
راهاندازی باشگاه
پنل مدیریت آنلاین (ابری)
قابل اجرا روی گوشی و تبلت
گزارشهای جامع باشگاه مشتریان
پشتیبانی و بهروزرسانی دائمی
2.
مدیریت مشتریان
افزودن نامحدود مشتری به باشگاه
تخصیص خودکار امتیاز به مشتری
بخشبندی مشتریان بر اساس امتیاز
ارسال پیامکهای نظرسنجی
3.
فروش بیشتر
تعریف کد تخفیف و اعتبار هدیه
اجرای کمپین بر اساس سطح مشتری
اتوماسیون کمپینها (روندهای خودکار)
یادآوری خودکار تخفیفهای مشتری
۲) استفاده از ترفندهای قیمتگذاری
ترفند قیمت گذاری
اگر بخواهیم خیلی ساده به موضوع قیمتگذاری نگاه کنیم، قیمت محصولات یا خدمات بر اساس هزینه اولیه، قیمت رقبا و ارزش کلی محصول یا خدمات به دست میآید. اما شما میتوانید با استفاده از همین موضوع و پیادهسازی ترفندهای قیمتگذاری، فروش بیشتری هم داشته باشید.
مثال ۱:
برای مثال به احتمال زیاد با قیمت 99.900 هزار تومان بهجای 100 هزار تومان (یا اعدادی با این شکل) روی محصولات مختلف مواجه شدید. مشتریان هم میدانند که این دو قیمت تفاوتی ندارند ولی تحقیقات نشان میدهد که تاثیر روانی آن باعث ترغیب افراد برای خرید میشود.
مثال ۲:
یکی دیگر از این ترفندها، تخفیفدهی روی قیمت محصولات است. ارائه تخفیف به افراد باعث تشویق آنها به خرید از شما میشود. از طرف دیگر برای بازدهی بیشتر تخفیفدهی هم چندین راهکار وجود دارد:
۱) ارائه تخفیف به مشتریانی که حداقل یک بار از شما خرید کردهاند
۲) ارائه کد تخفیف درصدی به جای مبلغی
۳) ارائه کد تخفیف با محدودیت زمانی
شما با نرمافزار باشگاه مشتریان دوباره میتوانید برای گروههای مختلفی از مشتریان خود کدتخفیفهای مدتدار ارسال کنید.
۳) فروش بیشتر با تبلیغات حرفهای
تبلیغات کسب و کار برای فروش بیشتر
اولین ایدهای که برای فروش بیشتر به عنوان بهترین روش جذب مشتری حضوری و اینترنتی در مغازه یا کسبوکارهای بزرگتر، به ذهن هر شخصی میرسد، تبلیغات است. اما چه تبلیغی؟ کدام تبلیغات موثرتر هستند؟ کدام برای کسبوکار شما سود به همراه خواهد داشت؟ تبلیغات حرفهای هدفمند، خلاقانه، قانعکننده و بیانگر استراتژی کلی کسبوکار یا سازمان هستند. شما میتوانید متناسب با بودجه خود هر یک از روشهای تبلیغاتی آنلاین و آفلاین مختلف مثل کمپینهای پیامکی، ایمیل مارکتینگ، تبلیغات چاپی، چریکی، کلیکی و … را برای اهداف کوتاهمدت و بلندمدت اجرا کنید.
نکته:
اگر میخواهید به سرعت فروشتان را افزایش دهید و بهترین بازدهی از تبلیغات را بگیرید، به شما پیشنهاد میکنیم تا کسبوکارتان را در پلتفرمهای معرفی کسبوکار مثل بهترینو ثبت کنید. بهترینو کسبوکار شما را به افرادی که به دنبال بهترین کسبوکار در منطقه اطراف خود هستند، معرفی میکند.
در کمتر از ۱ دقیقه، کسبوکار خود را در بهترینو ثبت کنید
۴) فروش مکمل یا بیش فروشی به مشتریان
فرق کراس سل و آپسل
معمولا مشتریان در اولین خرید و انتخاب، سختگیرانهتر عمل میکنند. با نهایی شدن خرید و پس از جلب اعتماد آنها، کار برای فروش بیشتر، راحتتر میشود. شما میتوانید محصولات مرتبط و مکمل دیگری به آنها پیشنهاد دهید و به مشتریان فعلی خود بیشتر بفروشید (upselling و cross selling).
Cross-sell (یا فروش مکمل): یعنی ترغیب مشتری برای خرید بیشتر و خرید محصولات یا خدمات مکمل و مرتبط به خرید مشتری.
Upsell (یا بیش فروشی): یعنی ترغیب مشتری برای خرید محصولی گرانقیمتتر یا خدمات ویژه.
همچنین میتوانید محصولات مرتبط را بهصورت پکیج برای فروش بگذارید که خرید جداگانه آنها گرانتر باشد. فقط توجه کنید که هرگز از پیش از نهایی شدن تصمیم مشتری برای اولین خرید، کالاهای دیگری برای بیشفروشی پیشنهاد نکنید.
مثال:
برای مثال در صورتی که یکی از مشتریان از شما یا سایتتان گوشی خریداری کرده باشد، میتوانید به کمک باشگاه مشتریان به صورت خودکار پیشنهادهای مرتبط دیگری مثل قاب، هندزفری و … برای خرید ارسال کنید.
۵) افزایش فروش از طریق فروشگاه اینترنتی
افزایش فروش با سایت
اگر میخواهید کسبوکارتان از بین نرود و به دست فراموشی سپرده نشود، شما هم باید در فضای آنلاین و در دنیای اینترنت فعالیت کنید و تکنیکها و راههای افزایش فروش اینترنتی را یاد بگیرید. این روزها داشتن سایت و تلاش برای افزایش فروش اینترنتی از ضروریات هر کسبوکار است. دلیل آن هم واضح است! در حال حاضر اکثر افراد برای خرید هر محصول، پیدا کردن شرکتهای مختلف یا حتی پیدا کردن جواب سوالاتشان، ابتدا در گوگل به جستوجو میپردازند.
مثال:
بهینهسازی سایت برای موتورهای جستوجو یا همان مبحث سئو هم در همین راستا به وجود آمد تا سایتهای مختلف در این نتایج جزو برترینها باشند و بیشتر بفرشند.
سایت خود را رایگان بسازید و بیشتر بفروشید
۶) افزایش فروش با شناخت کامل کسب و کار
"افزایش
یکی از ابتداییترین راههای افزایش فروش، شناخت دقیق کسبوکار است. شما باید از ابتدای شروع کسبوکار، شناخت کاملی از تمام جوانب، محصول یا خدماتی که ارائه میکنید، بازار مورد نظر و مشتریان داشته باشید. اگر هم از ابتدا اقدامی در این جهت انجام ندادهاید، هنوز هم دیر نیست!
شناخت دقیق محصول و خلق ارزش: در واقع در جواب سوال چگونه بیشتر بفروشیم؟ ابتدا باید سوالی مطرح کرد؛ محصول یا خدمات شما چه ارزشی برای افراد ایجاد میکند؟ در واقع شما پیش از هر چیزی باید به این فکر کنید که محصولات شما چه کمکی به مشتریان میکنند؟ چه ارزشی خلق میکنند؟ بهجای فروش به خلق ارزش و حل مشکل مشتریان فکر کنید.
آشنایی با مشتریان و جامعه هدف: اصلیترین راهکار افزایش فروش شناخت مشتریان است. نیاز است تا شما جامعه مخاطب هدف یا مشتریان را بهصورت دقیق و جزئی مثل محدوده سنی، جنسیت، میزان درآمد، سطح تحصیلات و … شناسایی کنید.
۷) افزایش درآمد با ایجاد مزیت رقابتی
مزیت رقابتی
یکی دیگر از راههای افزایش درآمد ایجاد یک یا چند مزیت رقابتی برای کسبوکارتان است. شما باید به افراد بگویید که چه برتریهایی نسبت به رقبا دارید و چرا بهجای رقبا باید از شما خرید کنند؟ برای مثال تلگرام در هر بار آپدیت خود، قابلیتهای جدید و کاربردی ارائه میدهد که باعث شده نسبت به رقبا متمایز شود . شما هم از خلاقیت استفاده کنید، در مزیت رقابتی خود اولین باشید و خود را از سایر کسبوکارها متمایز کنید.
نکته:
دقت کنید که تنها قیمت کمتر باعث ایجاد مزیت رقابتی و فروش بیشتر در مغازه یا فروشگاه اینترنتی شما نمیشود. ابتدا مزیتهای رقابتی کسبوکارهای حوزه خودتان را بررسی کنید.
چند مثال از مزیت رقابتی
۱) اپل: اپل به دلیل ساخت یک برند قوی با جامعهای وفادار و طراحی خلاقانه و متمایز، نسبت به رقبا مزیت رقابتی دارد.
۲) تلگرام: میتوان گفت که مزیت رقابتی تلگرام، ارائه آپدیتهای کاربردی ویژگیهای متعدد برای کاربران است.
۳) تسلا: مزیت رقابتی شرکت خودروهای لوکس و برقی تسلا، از بین بردن کلیشهها و اولین بودن در تولیدات خود است.
۸) افزایش فروش با فعالیت در شبکههای اجتماعی
شبکههای اجتماعی
یکی از متداولترین و بهترین راههای افزایش فروش در فروشگاههای فیزیکی یا اینترنتی در عصر ارتباطات، استفاده از شبکههای اجتماعی یا سوشال مدیا است. شما برای افزایش فروش، نه تنها باید در این حوزه فعالیت کنید، بلکه باید حضوری پررنگ و تاثیرگذار داشته باشید و برای فروش بیشتر در اینستاگرام، تلگرام و … تلاش کنید.
راههای افزایش فروش از طریق شبکههای اجتماعی
تولید ویدیوهای خلاقانه و باکیفیت
اینفلوئنسر مارکتینگ
تولید محتوای آموزشی
تولید محتوای غیر تکراری
معرفی محصولات و خدمات
منبع
https://dobare.me/
در دنیای تبلت ها نیز ۱.۱۴ میلیارد دستگاه تبلت وجود دارد که نسبت به شش ماه گذشته سال ۳۶٪ رشد داشته است. اگر در طول روز فرصت کنید و سرتان را از موبایلتان خارج کنید، می بینید بقیه مردم نیز به طور دائم در حال استفاده از موبایل هایشان هستند.
طی تحقیقات انجام شده، آمریکایی ها به طور متوسط هر ۱۲ دقیقه به گوشی تلفن همراه خود نگاه می کنند و ۱۰٪ از آنها هر ۴ دقیقه این کار را انجام می دهد.
ما از تلفن همراه خودمان در همه جا استفاده می کنیم. حتی پشت فرمان اتوموبیل! حتما برای شما هم سوال شده که این همه مدت پشت گوشی خودمان در حال چه کاری هستیم؟ در حال استفاده از اپلیکیشن ها!
شاید این مساله باعث شود همین حالا به فکر طراحی اپلیکیشن موبایل خود شوید. اما صبر کنید! برای موفقیت دو چیز لازم است:
کاربران برنامه موبایل شما را دانلود کنند
کاربران از اپلیکیشن موبایل شما استفاده کنند
اگر طراحی اپلیکیشن شما به شکلی باشد که یوزر نیازی به دانلود و استفاده از آن نداشته باشد ساخت اپ شما بی دلیل است. این منطق دقیقا مانند این است که بگوییم ۷ میلیارد آدم غذا می خورند. پس بهتر است رستورانی باز کنم تا پولدار شوم!
آمار مهمی که بهتر است در نظر بگیرید:
انتظار می رود دنیای اپلیکیشن های موبایل ، تا سال ۲۰۲۳ حدود ۹۳۵ میلیارد دلار درآمد داشته باشند
اپ استور اپل در حال حاضر ۱.۹۶ میلیون اپلیکیشن برای دانلود دارد
در پلی استور گوگل ۲.۸۷ میلیون اپلیکیشن برای دانلود وجود دارد
۲۱٪ از مردم، اپلیکیشنی دارند که در روز ۵۰ بار آن را باز می کنند
۴۹٪ مردم، بیش از ۱۱ بار در روز اپلیکیشنی را باز می کنند
۶۹٪ از زمان کل استفاده مردم آمریکا از تکنولوژی مربوط به استفاده آنها از موبایل است
به طور متوسط، هر دارنده گوشی موبایل هوشمند، از ۱۰ اپلیکیشن در روز و ۳۰ اپلیکیشن در ماه استفاده می کند.
دانلودها
تعداد دانلود اپلیکیشن ها نیز به مانند استفاده مردم از آنها در حال رشد است.
دانلود و استفاده از اپلیکیشن
ما هر ساله شاهد رشد این اعداد هستیم. در سال گذشته شاهد ۲۰۴ میلیارد دانلود اپلیکیشن بودیم. این مقدار ۶٪ از سال پیش بیشتر بوده. همانطور که در نمودار مشاهده می کنید، این فاصله از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹ به ۴۵٪ رسیده. درصد رشد این آمار دیگر مثل قبل خیلی بالا نیست اما هنوز هم شاهد رشد هستیم.
پرطرفدار ترین دسته اپلیکیشن ها
برای موفق بودن،باید کاربران را شناخت. این مساله در هنگام ساخت اپلیکیشن های جدید اهمیت بسیاری دارد. شما ممکن است ایده ای انقلابی برای اپلیکیشن خود داشته باشید، اما اگر بازاری نداشته باشد به چه کسی میخواهید بفروشید؟ اگر می خواهید ساخت اپلیکیشن را شروع کنید، بهتر است قبل از آن نمودار زیر را ببینید.
دانلود و استفاده از اپلیکیشن
اپلیکیشن های بازی در حال تسلط بر بازار اپلیکیشن های موبایل هستند. شما اگر ایده ی خوبی دارید لازم نیست که حتما در کتگوری های پر فروش باشید. با یک ایده مناسب و کاربرپسند می شود در دسته بندی های کم دانلود نیز موفق بود. با این حال دید درست نسبت به خواسته های کاربران می تواند کمک بسیاری به شما بکند.
معرفی اپ ساز اپتو – هزینه های ساخت اپلیکیشن با اپتو
هزینه های اپتو نسبت به امکانات جدید آن بسارپایین است. قسمت جالب ماجرا رایگان بودن پنل تست این اپلیکیشن ساز است. درواقع شما برای تست ایده تان ناچار به پرداخت هزینه نیستید. می توانید در یک پنل 3ماهه ی رایگان ساخت اپلیکیشن حرفه ای را شروع کنید. اپ خود را به صورت کامل بسازید.. و پس از حصول اطمینان از امکان پیاده سازی ایده، برای دریافت خروجی اندروید، اپلیکیشن آی او اس یا PWA هزینه را بپردازید. تمامی صفحات پیش از ساخت در پنل شما قابل مشاهده است. می توانید پیش نمایش بیشتر صفحات اپ را پیش از پرداخت در دموی پنل یا دموی موبایل مشاهده کنید.
منبع
https://appeto.ir/
این رسانه حدود 5 سالی است که به بستر خوبی برای کسب و کارها تبدیل شده است و روز به روز نیز به تعداد افرادی که کسب درآمد از اینستاگرام می کنند افزوده می شود.
زدن فروشگاه در اینستاگرام و یا همکاری در فروش در آن از جمله محبوب ترین مشاغل در بستر اینستاگرام هستند. در این مطلب قصد داریم لیست فروشگاه های اینستاگرام را برای شما بیاوریم. همچنین نکاتی درمورد ویژگی های بهترین آنلاین شاپ های لباس اینستاگرام به شما خواهیم گفت.
برای دانلود PDF از این لینک اقدام کنید.
فهرست مطالب
نکات مهم برای راه اندازی فروشگاه اینترنتی در اینستاگرام
نکات مهم برای فروشگاه برتر اینستاگرام
برای راه اندازی فروشگاه اینترنتی در اینستاگرام، باید تکنیک ها و روش های اینستاگرام مارکتینگ را به خوبی بلد باشید وهمچنین مزایای اینستاگرام برای فروش محصول را بدانید تا بتوانید از رقبا پیشی بگیرید. این تکنیک ها شامل مواردی در خصوص نحوه تعامل و ارتباط گرفتن با مخاطبان است که بدون دیدن آموزش های اولیه مؤثر واقع نمی شود. برای ایجاد یک فروشگاه برتر اینستاگرام، موارد زیر را در نظر بگیرید:
1.داشتن بیزینس پروفایل
یکی از اولین مواردی که به چشم کاربران اینستاگرام می آید، پروفایل پیج ها است. پروفایل باید مانند قلاب عمل کند. اما چطور؟ از آنجایی که پروفایل شما در معرض دید همگان است، باید برای انتخاب عکس، بیوگرافی و اسم پیج وقت بگذارید و بعد از تحقیق فراوان، مناسب ترین گزینه را برای پیجتان انتخاب کنید. پروفایل شما باید چکیده ای از خدمات، نوع کسب و کار و محصولاتتان را به مخاطب معرفی کند.
بسیار مهم است که مخاطب شما با دیدن پروفایلتان به شما اعتماد کند و جذب پیجتان شود. این نکته را نیز فراموش نکنید که حتماً در پروفایلتان، آدرس سایت، آدرس محل (درصورت داشتن فروشگاه فیزیکی)، راه ارتباطی با پشتیبان (جهت ایجاد اعتماد در مشتری) و درصورت صلاح دید خود هشتگ مرتبط با فعالیت خود را بگذارید.
یکی از کارهایی که کسب و کارتان را خاص می کند و به برندینگ شما بسیار کمک می کند، طراحی لوگو منحصربه فرد شماست. لوگو می تواند نماد شرکت شما باشد و به مخاطب کمک کند که با یک نگاه، نوع کسب و کار شما، خدمات، محصولات و دلایل برتری شما را نسبت به سایر رقبا به یاد بیاورد.
2.گرفتن عکس حرفه ای و باکیفیت
از آنجایی که اینستاگرام یک شبکه اجتماعی بصری است، منطقی به نظر می رسد که روی تصاویر و ویدئوها سرمایه گذاری کنید. پیج شما در واقع ویترین مجازی مغازه شماست؛ بنابراین هرچه ویترین مغازه شما شیک تر، متمایز تر، خاص تر و چشمگیر تر از سایر رقبا باشد، یقیناً مخاطبان بیشتری به مشتری تبدیل خواهند شد.
پس در این مرحله تمام سعی خود را بکنید که برای چیدمان پیج به خوبی فکر کنید و برای آن برنامه ریزی کنید و از عکاس و ادیتور حرفه ای دعوت به همکاری کنید زیرا کیفیت عکس ها در اینستاگرام حرف اول را می زند.
3.پرسیدن نظر مشتریان
یکی از ترفندهای افزایش اعتماد مشتری، پرسیدن نظر آن ها و به اشتراک گذاری آن با سایر مخاطبان است. با این کار می توانید همزمان اعتماد دو گروه از مخاطبانتان را جلب کنید. همانطور که می دانید بیشتر افراد قبل از خرید کالای موردنظر خود، کامنت ها یا نظرات خریداران محصول موردنظر را می خوانند تا با مزایا و معایب آن محصول بیشتر آشنا شوند. با سنجش کیفیت محصول به این طریق، چنانچه محصولاتتان از کیفیت خوبی برخوردار باشند فرد ترغیب به خرید از شما می شود.
برای ترغیب مشتری ها برای کامنت گذاشتن، می توانید مسابقه برگزار کنید و اعلام کنید که از بین کسانی که کامنت گذاشته اند به صورت رندوم افرادی انتخاب خواهند شد و به آن ها جایزه تعلق خواهد گرفت.
4.آموزش نحوه استفاده از خدمات و یا محصولات شما
اگر نحوه استفاده از خدمات شما و یا حتی نحوه خرید محصولاتتان منحصربه فرد و متفاوت از سایر رقباست، حتماً بروشور یا ویدئو کوتاهی جهت آموزش مخاطبانتان تهیه کنید تا به مشکل نخورند و روند کار دستشان بیاید. بسیاری از افراد راغب خرید هستند اما زمانی که با پیچیدگی ها فرآیند استفاده از خدمات یا محصولات یک برند مواجه می شوند، از خرید خود منصرف می شوند. پس این مرحله در تبدیل مخاطب به مشتری یا همان سفر مشتری بسیار مهم است.
5.تهیه آموزش های مرتبط با کسب و کارتان
پیج اینستاگرام شما نباید خشک باشد. پس لازم است که طبق تقویم محتوایی پیش بروید و در مناسبت های خاص، پست یا استوری بگذارید. همچنین یکی از کارهای حرفه ای که می توانید در پیج خود انجام دهید، گذاشتن آموزش های مرتبط با کسب و کارتان است.
به عنوان مثال اگر پیج شما درخصوص فروش کیف و کفش چرم است، می توانید آموزش نحوه استفاده و نگهداری از جنس چرم، نحوه تشخیص چرم اصل از فیک و … را در پیجتان قرار دهید. این تنوع در موضوع پست ها در جلب اعتماد و رضایت مخاطبان بسیار مؤثر است. اینکه تمام مدت از محصولات خود صحبت کنید مخاطب را خسته می کند بنابراین برای تنوع این موارد را لازم است در نظر بگیرید.
16 تا از بهترین آنلاین شاپ های اینستاگرام
بهترین فروشگاه های اینستاگرام
حال که با ویژگی های «بهترین آنلاین شاپ های اینستاگرام» آشنا شدید، نوبت می رسد به لیست فروشگاه های اینستاگرام برتر کشور:
1.آی بولک
آی بولک
فروشگاه اینترنتی آی بولک (به معنای تکه ای از ماه) جز «بهترین آنلاین شاپ های لباس اینستاگرام» است. این پیج با 1.6 میلیون فالوور در صدر جدول بهترین آنلاین شاپ های اینستاگرام قرار گرفته است. آی بولک پقه نام صاحب این فروشگاه واقع در گرگان است. ممکن است بپرسید که شهرت آی بولک در چیست؟
این فروشگاه عکس های بسیار خاص و متفاوتی را تا به الان از محصولات خود منتشر کرده است و این از مهم ترین علل شهرت آن است. خانم آی بولک روی برندینگ پیج کاری خود بسیار کار کرده و وقت گذاشته است و همین باعث پیشرفت روزافزون پیج او شده است. ایده و خلاقیت رمز موفقیت پیج هایی نظیر آی بولک هستند که باعث می شوند یک پیج در رده بهترین آنلاین شاپ های اینستاگرام قرار بگیرد.
2.خانومی
خانومی
فروشگاه اینترنتی خانومی با 1 میلیون فالوور در ردیف 3 تا از بهترین آنلاین شاپ های اینستاگرام قرار گرفته است. فروشگاه خانومی جز اولین فروشگاه های آنلاین فعال در زمینه مواد آرایشی و بهداشتی است که حدود 9 سال است که در دسته بهترین آنلاین شاپ های اینستاگرام قرار گرفته است. فروشگاه اینترنتی خانومی بیشترین تنوع کالا را دارا بوده و از این نظر همتا ندارد.
پیج اینستاگرام خانومی از نظر گرافیکی بسیار خلاقانه است و محتوا ویدئویی بسیار قوی دارد. همچنین خانومی در پیج اینستاگرام خود آموزش های بسیار خوبی به اشتراک می گذارد و اطلاعات مفیدی به مخاطب می دهد و همین باعث جذب مخاطب بیشتر این پیج می شود.
3.وب پوش
وب پوش
این فروشگاه اینترنتی در حال حاضر 1 میلیون فالوور دارد و یکی از بهترین و پرمخاطب ترین آنلاین شاپ های اینستاگرام است. فعالیت نسبتاً خوب و کیفیت بالای محصولات وب پوش راز موفقیت این فروشگاه اینترنتی لباس است. وب پوش روی پیج اینستاگرام خود به خوبی سرمایه گزاری کرده و اگر دقت کنیم نظم زیادی در چیدمان پست های این پیج فروشگاهی میبینیم.
وب پوش محصولات خود را بسیار متفاوت معرفی می کند و عکس های باکیفیتی در پیج خود قرار می دهد همین عامل باعث افزایش تعداد مخاطبان پیج آن در وهله اول شده است. روشی که این پیج فروشگاهی برای فروش محصولاتش به کار گرفته، گذاشتن عکس از ست ها در یک پست است. این عمل هوشمندانه باعث افزایش بارونکردنی فروش وب پوش شده است زیرا دیدن ست برای مخاطب خیلی هیجان انگیزتر و وسوسه برانگیزتر است.
4.ست من
ست من
ست با 754 هزار فالوور یکی از قوی ترین پیج های فروشگاهی در اینستاگرام است. این پیج به طور تخصصی روی فروش انواع پوشاک مردانه کار می کند و در کنار پیج اینستاگرام، وبسایت فروشگاهی خود را نیز راه اندازی کرده است. همانطور که از نام ست من مشخص است، این پیج فروشگاهی به گذاشتن ست های مردانه در پست هایش شهرت دارد و بیشترین فروش آن نیز ست های مردانه اش هستند.
محصولات این پیج کیفیت بالا و قیمت مناسبی دارند و این از مزایا چشمگیر ست من است. ست من روی برندسازی و تبلیغات از نوع اینفلوئنسری و بلاگری بسیار سرمایه گذاری کرده و از بهترین اینفلوئنسر های ایرانی اینستاگرام جهت رشد پیج خود استفاده کرده است.
5.روژا
روژا
با 620 هزار فالوور فروشگاه تخصصی محصولات آرایشی، بهداشتی و عطر و ادکلن است. این پیج با رویکرد متفاوتی که در پیش گرفته است، توانسته در مدت کوتاه شهرت بسیاری بخصوص در میان مردان به دست آورد. این فروشگاه به صورت اختصاصی روی فروش عطر و ادکلن و محصولات بهداشتی آقایان کار می کند و وجه تمایز آن با سایر فروشگاه های اینترنتی فروش محصولات بهداشتی در همین موضوع است. از مزایا خرید از روژا این است که در صورت خرید مستقیم، محصول موردنظر شما در کمتر از 24 ساعت به دستتان خواهد رسید.
6.مو تن رو
موتن رو
فروشگاه اینترنتی مو تن رو با 524 هزار فالوور، پر مخاطب ترین پیج اینستاگرام در زمینه فروش آنلاین لوازم آرایشی و بهداشتی است. این فروشگاه در کمتر از 6 سال توانسته 35% از بازار اینترنتی لوازم آرایشی و بهداشتی در ایران را به خود اختصاص دهد. دسته بندی فوق العاده فروشگاه اینترنتی مو تن رو سبب وجه تمایز آن از سایر رقبایش شده است.
تنوع محصول و قیمت، گذاشتن تخفیف های فوق العاده از مزایا چشمگیر مو تن رو است. مو تن رو علاوه بر پیج اینستاگرام، بر روی وبسایت خود نیز به خوبی کار کرده است و به فروش بالایی از طریق وبسایت خود دست پیدا کرده است.
7.پرده استور
پرده استور
پیج موفقی را می خواهیم به شما معرفی کنیم که در زمینه بسیار متفاوتی نسبت به موارد گفته شده تا الان فعالیت دارد. این پیج پرده استور است که 462 هزار فالوور دارد و در زمینه کاری خود همتا ندارد. این پیج فروشگاهی کار خرید و حتی نصب پرده را برای مشتریان خود راحت کرده است و بدون کمترین دغدغه می توانید پرده موردنظر خود را از این پیج خریداری کنید.
نوع تبلیغات و جنس محتوا تولیدی این پیج بسیار متفاوت و منحصربه فرد است و به کمک اینفلوئنسرها، بلاگرها و هنرمندان مختلف توانسته تعداد زیادی مخاطب جذب خود کند و به دلیل کیفیت بالا محصولات و خدمات ارائه شده اش توانسته این تعداد مخاطب را به خوبی حفظ کند.
8.ویزلند
ویزلند
ویزلند از برترین فروشگاه های اینستاگرام است که در زمینه فروش محصولات چرمی فعالیت دارد. طراحی محصول این برند بسیار خلاقانه است و جزو اولین برندهایی است که شروع به چاپ طراح های نامتعارف و آرت روی کفش هایش کرده است. محصولات چرمی ویزلند شامل انواع کیف و کفش مردانه و زنانه و بچه گانه است.
انواع کفش های این برند شامل بوت، نیم بوت، صندل، کفش و گیوه و انواع کیف آن شامل کیف دستی، دوشی و کوله است. همچنین ویزلند به تازگی بخش اکسسوری های خود را راه اندازی کرده است که به دلیل محصولات جالبی که در این بخش به فروش می رساند، بر محبوبت آن روزبه روز افزوده می شود. پیج اصلی ویزلند اکنون 349 هزار فالوور دارد ولی مطمئناً با پیشرفت خوبی که دارد این عدد بزودی به 400 هزار خواهد رسید.
نوع تبلیغات ویزلند بسیار خاص و متفاوت است. برخورد صمیمانه کارکنان این برند با هنرمندانی که از فروشگاه آن ها دیدن می کنند بسیار جذاب و دلنشین است. همچنین خلاقیتی که در زدن واکس کفش و آتش بازی که در حین استفاده از واکس به راه می اندازند بسیار حیرت برانگیز و در عین حال بی همتا است. کار جالب دیگری که این برند در سایت خود انجام داده، افزودن گردونه شانس است که با امتحان کردن شانس خود می توانید از تخفیف های خوبی بهره ببرید.
9.کیف و کفش آنلاین
کیف و کفش آنلاین
پیج اینستاگرام کیف و کفش آنلاین با 332 هزار فالوور یکی از پیج های قوی در زمینه فروش کیف و کفش ارزان است. از آنجایی که با شرایط اقتصادی این روز های ایران، توان خرید کم شده است، بسیاری از افراد ترجیح می دهند با مبلغ یک کالا، سه کالا بخرند و همین عامل اصلی شهرت این پیج اینستاگرامی است.
تمرکز این برند تماماً بر روی پیج اینستاگرامی اش است و فروش حضوری ندارد برای همین توانسته روی پیج خود وقت بگذارد و آن را به خوبی مدیریت کند.
10.دیجی استایل
دیجی استایل
دیجی استایل فروشگاه اینترنتی دیجی کالا است که در زمینه مد و پوشاک فعالیت دارد. دیجی استایل نسبت به دیجی کالا قدمت کمتری دارد اما در زمان کم پیشرفت بسیار خوبی داشته و توانسته جز بهترین آنلاین شاپ های لباس اینستاگرام شود. پیج اینستاگرام دیجی است 302 هزار فالوور در حال حاضر دارد که در رده پر مخاطب ترین فروشگاه های لباس اینستاگرام قرار گرفته است.
11. ریموژبگ
ریموژبگ
ریموژبگ فعالیت خود را از سال 1398 تا به امروز ادامه داده و منحصراً در زمینه فروش کیف زنانه فعالیت دارد. علت موفقیت ریموژبگ را شاید بتوان تخصصی عمل کردن آن دانست. قطعاً تمرکز روی یک نوع محصول باعث عملکرد بهتر یک برند می شود. این پیج تنوع بسیار بالایی در محصولات خود دارد و برخلاف رقبای خود تا 48 ساعت ضمانت بازگشت کالا دارد. همین دو عامل باعث جذب مشتری و جلب اعتماد آن ها می شود.
ریموژبگ روی گرافیک پست های خود بسیار قوی کار کرده و همین موضوع به جذب مخاطب آن بسیار کمک کرده است. این برند در مدت کوتاهی توانسته به 181 هزار فالوور دست یابد این خود نشان از عملکرد خوب این تیم در مدت زمان کم است.
12. کتاب کوله پشتى
کتاب کوله پشتی
نشر کوله پشتی نیز یکی از بهترین آنلاین شاپ های اینستاگرام است که در مدت بسیار کوتاهی توانسته 123 هزار فالوور جذب پیج خود کند. پیج کوله پشتی بسیار فعال است و پاسخگویی آن ها بسیار سریع است و بنابراین به راحتی می توان از طریق دایرکت محصولات آن ها را در کوتاه ترین زمان ممکن خریداری کرد. تنوع محتوا اشتراک گذاری شده در پیج اینستاگرام کوله پشتی باعث شده که مخاطبان قدیمی خود را به خوبی حفظ کند و پیج آن ریزش چندانی نداشته باشد.
13. گلابتون
گلابتون
جای یک پیج اینستاگرامی که در زمینه هنر و صنایع دستی فعالیت داشته باشد در لیست فروشگاه های اینستاگرام کم بود. جا دارد که پیج گلابتون را به شما معرفی کنیم. این پیج محصولات بسیار باکیفیتی را با قیمت مناسب ارائه می دهد و به جرات می توان گفت که یکی از بهترین فروشگاه های اینستاگرام در زمینه هنری و صنایع دستی است.
این پیج در حال حاضر 114 هزار فالوور دارد ولی به زودی این رقم افزایش خواهد یافت چراکه تنوع کالای این پیج بسیار بالا است. شما میتوانید انواع ماگ، فرش و قالیچه، پوشاک سنتی، کیف و کفش کار دست، اکسسوری و ظروف سنتی کار دست را از این پیج به راحتی و بدون دغدغه قیمت تهیه کنید.
14.زنبیل
زنبیل
این فروشگاه اینترنتی دارای 104 هزار فالوور واقعی است. حدود 9 سال است که در زمینه فروش انواع لوازم برقی و خانگی فعالیت دارد. تنوع و کیفیت محصولات معرفی شده در این پیج بسیار بالاست و از آن جایی که قیمت آن ها بسیار مناسب است، توانسته اند در دل مشتریان خود جا باز کنند.
یکی از کارهای متفاوتی که این پیج انجام داده است، برای هر محصول مقایسه قیمتی انجام داده تا شما بتوانید میزان سودتان از خرید محصول موردنظرتان را تخمین بزنید. این کار زنبیل به جلب اعتماد مخاطب و ترغیب به خرید آن ها بسیار کمک می کند.
15. تینا براتیان
براتیان
شاید بتوان گفت تینا براتیان از صاحبان شیک ترین برندهای موجود در ایران است. پیج کاری تینا براتیان با 91 هزار فالوور توانسته لقب شیک ترین برند لباس زنانه را به خود بگیرد. این طراح به گفته خودش از درس های دوره دانشگاهش برای خلق لباس هایش ایده می گیرد و رشته معماری بسیار به او در طراحی لباس کمک کرده است.
پیج تینا براتیان بر روی استایل نود و مینیمال تمرکز دارد و فقط در زمینه طراحی مانتو و شومیز به طور تخصصی فعالیت دارد و با اینکه کیفیت محصولاتش بسیار بالا است، قیمت آن ها مناسب می باشد. پیج کاری تینا براتیان به دلایل امنیتی پرایوت است علت این که شاید تعداد دنبال کننده گان آن به اندازه رقبایش نیست نیز همین است. او مخاطبان خاص خود را دارد و از آنجایی که فروش محدودی دارد و از هر محصول تعداد مشخصی تولید می کند، نیازی هم نیست که پیج خود را باز بگذارد.
16. آلیار
آلیار
این پیج از سال 1396 فعالیت خود را در زمینه فروش محصولات خانگی شروع کرده است و سعی در تأمین آنچه در جامعه نیاز است دارد. این پیج اکنون 75 هزار فالوور دارد و به نسبت سابقه فعالیتی که داشته عدد خوبی است. این برند در زمینه پر رقابتی فعالیتش را شروع کرده؛ بنابراین رشد در این زمینه کمی مشکل است اما با این وجود این پیج رشد خوبی داشته است.
سخن آخر
در این مطلب 16 تا از بهترین آنلاین شاپ های اینستاگرام را به شما معرفی کردیم. در لیست فروشگاه های اینستاگرام مشاهده کردید که بهترین آنلاین شاپ های لباس اینستاگرام یا حتی در زمینه های دیگر همگی یک ویژگی مشترک دارند، آن هم متفاوت فکر کردن است. ممکن است شما در یک عرصه نفر اولی نباشید که قدم گذاشته اید ولی از تمام رقبا پیشی بگیرید. راز موفقیت در یک فروشگاه اینترنتی، ایده پردازی قوی، افزایش روزانه دانش در حیطه کاری و عمل کردن به اندوخته است.
منبع
https://dayanaffiliate.com/
در دنیای کسبوکار هم این قضیه صدق میکند، یعنی ما نمیتوانیم روی تمام بخشهای بازار به یک اندازه تمرکز کنیم، چون به اندازۀ کافی پول، وقت و نیروی انسانی در اختیار نداریم. به علاوه نمیتوانیم انتظار داشته باشیم مشتریها تمام ویژگیهای مثبت دنیا را به ما نسبت بدهند!
اینجاست که استراتژی بازاریابی STP مطرح میشود! یک مدل عالی بازاریابی که به کمک آن میتوانید یک استراتژی عالی برای کسب و کار خود داشته باشید. یک استراتژی که رسیدن به بهترین نتایج را، با متمرکز کردن منابع سازمانی شما ممکن میکند.
بگذارید راحت بگوییم: استراتژی بازاریابی STP مهمترین مدلی است که تمام مدیران و بازاریابها باید بدانند!!! این مدل میتواند تحولی در نگاه و رویکرد شما ایجاد کند و شانس موفقیت کسب و کارتان را به طرز قابل توجهی افزایش دهد.قدرت تمرکز
در این مقاله قرار است یاد بگیریم STP دقیقاً چیست و چطور میتوانیم به کمک این استراتژی بازاریابی نسبت به رقبا متمایز بشویم. ولی قبل از آن اجازه دهید به شما بگوییم که ماجرای پشت این استراتژی چیست.
داستان STP از کجا شروع شد؟
تا دهۀ 70 میلادی، اصلیترین استراتژی بازاریابی «ساخت یک محصول با کیفیت بیشتر» بود؛ در واقع اکثر مدیران، متخصصان و ... خیال میکردند که محصولی پیروز است که باکیفیتتر باشد.
اما ناگهان 2 نفر به نامهای اَل ریس و جک تراوت وارد صحنه شدند و کتابی به نام «جایگاهیابی» (Positioning) را منتشر کردند. کتابی که تمام تصورات رایج دربارۀ استراتژی بازاریابی را به هم میریخت و نگاهی کاملاً جدید را مطرح میکرد. دیگر کیفیت مساله نبود! مساله این بود که چه جایگاهی در ذهن مشتری خود دارید (در ادامه بیشتر در این زمینه توضیح میدهیم).
در آن زمان ایده جایگاهیابی مخالفان بسیاری داشت. هیچکس دوست نداشت این واقعیت (به ظاهر تلخ) را قبول کند که کیفیت محصول اهمیّت ندارد. اما کمکم، ایده جایگاهیابی به عنوان یک استاندارد بازارایابی (و حتی مهمترین بخش آن) قبول شد.
بعد از آن، فیلیپ کاتلر (پدر بازاریابی مدرن) وارد صحنه شد و این ایده را با ذهن خلاق و نکتهسنج خود، به زیبایی هر چه تمامتر توسعه داد. نتیجه زحمات او STP بود، یک مدل بینظیر برای طراحی استراتژی بازاریابی یک کسب و کار.
حالا بیایید بفهمیم که این اصطلاح به چه معنی است. STP مخفف سه کلمۀ زیر است:
Segmentation - بخشبندی
Targeting - هدفگیری
Positioning - جایگاهیابی
خیلی هم عالی. این شد یک بررسی کلی. اما هر کدام از اینها به چه معنی است؟ دیگر وقت آن است که وارد اعماق آب بشویم.
بخشبندی بازار (Segmentation)
بخش بندی«بخشبندی بازار» به زبان ساده یعنی: مشتریها را بر اساس ویژگیهای آنها گروهبندی کنیم.
شاید اکنون بپرسید که اینکار چه فایدهای دارد؟ برای فهمیدن این موضوع، باید کمی صبر داشته باشید. اما همینقدر به شما بگوییم که با بخشبندی درست میتوانیم یک دید خوب نسبت به بازار خودمان پیدا کنیم و فرصتهای آن را شناسایی کنیم. با این بخشبندی، تازه شانس این را داریم که تصمیمهای درستی درباره استراتژی بازاریابی کسب و کارمان بگیریم.
چگونه باید بازار خود را بخشبندی کنیم؟
حالا که توضیحات کلی را دادیم، بیایید به سراغ روش بخشبندی برویم. در مجموع میتوان یک بازار را بر اساس 4 معیار کلی دستهبندی کرد:
دستهبندی جمعیتشناختی (Demographic): یعنی بازار هدف را بر اساس شاخصههایی جمعیتی مثل سن، جنسیت، میزان تحصیلات، شغل، سطح درآمد و ... دستهبندی کنیم.
دستهبندی جغرافیایی (Geographic): یعنی بازار هدف را طبق مکانی که مشتریان در آن حضور دارند (کشور، شهر یا منطقه) دستهبندی کنیم.
دستهبندی روانشناختی (Psychological): یعنی مشتریان را بر اساس فاکتورهای روانی مثل تیپهای شخصیتی، ارزشها، اعتقادات و سبک زندگی دستهبندی کنیم.
دستهبندی رفتاری (Behavioural): یعنی مشتریان را بر اساس عادات و انگیزههایی که در خرید دارند، دستهبندی کنیم. در این نوع دستهبندی بیشتر به دنبال «رفتار خرید» مشتریان هستیم و کاری به ویژگیهای شخصیتی یا اعتقادی نداریم.
اینها دستهبندیهای استانداردی هستند که برای این موضوع وجود دارند. اما قطعاً میشود از این دقیقتر شد. حتی در مورد کسبوکارهای B2B معیارها میتوانند به کل متفاوت باشند.
در هر صورت، بعد از اینکه یک دستهبندی معقول از بازار خود ایجاد کردید، وقت هدفگیری میرسد.
هدفگیری (Targeting)
هدف گیریحالا که بازار خود را تحلیل و بخشبندی کردید، باید مشخص کنید که میخواهید کدام بخش از بازار خود را هدف بگیرید.
اینجاست که احتمالاً دادتان خیلیها بلند میشود که «اصلاً چرا من باید یک بخش از بازار را هدف بگیرم؟ من میخواهم تمام بازار را داشته باشم!» این فقط آرزوی شما نیست. آرزوی تمام کسب و کارهایی است که در بازار شما فعال هستند. اما اینکار (حداقل به این آسانیها) شدنی نیست! اما چرا؟
برای فهمیدن موضوع بهتر است یک مثال بزنیم:
لوگوی برند آقای طبیعی
یکی از دوستان ما در نوین، برند آقای طبیعی است. یک مجموعه که در زمینه تولید لبنیات (و سایر محصولات) ارگانیک فعالیت دارد. در حال حاضر، این کسب و کار فقط محصولات خود را در تهران عرضه میکند. بودجه بازاریابی این کسب و کار هم (درست مثل تمام کسب و کارهای دیگر دنیا) محدود است. با توجه به این شرایط، سوال اینجاست که کدام یک از این 3 مسیر بیشتر به نفع این کسب و کار است:
تبلیغات گسترده برای تمام مردم ساکن تهران
تبلیغات گسترده در مناطق بالای شهر تهران
تبلیغات هدفمند برای عشاق (😃) محصولات طبیعی
واقعاً جواب دادن به این سوال، نیاز به فکر کردن زیادی ندارد. برای همه ما واضح است که وقتی دایره مخاطبان ما هدفمندتر شوند، تاثیر بازاریابی ما چندین و چند برابر بیشتر خواهد شد.
بودجه بازاریابی شما نامحدود نیست، پس مخاطبان شما باید محدود باشند.
حالا شاید بپرسید که فرض بر اینکه ما مخاطبان هدف خود را مشخص کردیم. آیا واقعاً میتوان این مخاطبان را با دقت بالا هدف قرار داد؟ بله! قطعاً میشود. به عنوان یک مثال (که حجت را تمام میکند) تبلیغات گوگل را در نظر بگیرید. تبلیغات گوگل به شما اجازه میدهد بر اساس مکان، سن، جنسیت، علاقهمندیها و ... مخاطب خود را هدف بگیرید. (اگر دوست دارید در این مورد بیشتر بدانید، به مقالۀ «چرا گوگل ادز بهترین روش تبلیغاتی دنیاست؟» مراجعه کنید.)
هدفگیری بازار
چگونه باید بخشهای مورد هدف خود را مشخص کنیم؟
اکنون که اهمیّت هدفگیری را درک کردیم، زمان انجام آن رسیده است. یعنی میخواهیم مشخص کنیم که کدام بخش یا بخشهای بازار مورد هدف ماست. توجه داشته باشید که ما حتی میتوانیم چند بخش بازار را با برنامههای مختلف بازاریابی هدف بگیریم.
حالا چطور باید هدف خود را مشخص کنیم؟ در مجموع 3 معیار کلی برای اینکار وجود دارد:
1. اندازه و پتاسیل رشد
همۀ بخشهای بازار، اندازه یکسانی ندارند و به یک اندازه هم رشد نمیکنند. و هدف شما انتخاب بازاری است که بیشترین پتانسیل سود را برای شما خواهد داشت.
اگر حرف ما را با دقت میخوانید، پس حتماً متوجه یک نکته ظریف شدهاید. فقط اندازه یک بازار مساله نیست. رشد آن هم مهم است. این پتانسیل رشد است که مشخص میکند یک بازار در آینده چقدر جذاب خواهد بود. (و ما انسانهای آیندهبینی هستیم.)
تحلیلگران اقتصادی پیشبینی کردهاند که تا سال 2023، بازار گوشیهای هوشمند اندرویدی، هر سال 2.1% رشد خواهد کرد. در حالی که همین بازار در بخش گوشیهای آیفون، هر سال %1.3 کوچک خواهد شد. پس هر روز بازار گوشیهای اَپل کوچکتر از قبل میشود و جذابیت خودش را بیشتر از دست میدهد. (متاسفیم استیو جابز!) به نظرتان تحلیلی این اطلاعات مهم نیست؟
2. میزان دسترسی به مشتریان
انتخاب یک بازار بزرگ به معنی موفقیت نیست. شما باید به جیب خودتان (یعنی منابع سازمان) نگاه کنید. آیا شما منابع لازم برای هدفگیری موثر این بخش از بازار را دارید؟ اصلاً آیا هدفگیری این بخش از بازار به صورت متمرکز شدنی است؟
گاهی حتی ممکن است محدودیتهای قانونی دست و پای شما را بسته باشند. مثلاً دولت چین به سرویسهای جستجوی خارجی مثل گوگل اجازه فعالیت نمیدهد، پس هر چند بازار یک میلیارد نفری چینیها برای گوگل بسیار جذاب است، اما همین ممنوعیت باعث میشود تا گوگل دستش از این بازار کوتاه بماند.
3. میزان رقابت
هر چقدر رقابت (و شانس ورود رقیبهای جدید) در یک بخش از بازار کمتر باشد، این بخش جذابتر است.
البته مساله فقط میزان رقابت نیست. شانس شما در موفق شدن هم مساله است. شما باید از خود بپرسید که آیا منابع لازم برای پیروزی در یک رقابت را در اختیار دارید، یا نه.
به همین ترتیب، گاهی یک کسب و کار ممکن است (به درستی) تصمیم بگیرد به سراغ یک بخش کوچک بازار برود که از نظر بقیه جذاب نیست. چرا که منابع لازم برای رقابت را ندارد و ترجیح میدهد بر یک بخش کوچک حکمرانی کند تا آنکه یک کسب و کار خرد در یک بازار بزرگ باشد.
منبع
https://www.novin.com/
افراد در این اصطلاح کسانی هستند که به طور مستقیم یا غیرمستقیم در بخش تجاری شرکت دخیل هستند. این به این معنا است که هر کسی که در فروش یک محصول یا خدمات، طراحی آن، بازاریابی، مدیریت تیمها، نمایندگی مشتریان، استخدام و آموزش مشارکت دارد از افرادmarketing mix محسوب میشود. با نورا همراه باشید، تا با هم 4p را زیر و رو کنیم!
تاریخچهای از آمیخته بازاریابی یا Marketing Mix
آمیخته بازاریابی یا مارکتینگ میکس مفهومی است که گفته میشود توسط پروفسور نیل اچ. بوردن، که در مورد مفهوم «جیمز کالیتون» مبنی بر اینکه مدیران کسب و کار ترکیب کننده مواد هستند، ایجاد شده است.
اجزای تشکیل دهنده ویژگیها و شیوههای بازاریابی متفاوت هستند. marketing mix بعداً توسط پروفسور و نویسنده، جروم مک کارتی، اصلاح شد تا به طور خاص چهار جزء کلیدی را شامل شود:
محصول
مکان
قیمت
تبلیغات
این چهار جز همان 4p هستند که میخواهیم با هم آنرا بررسی کنیم.
آمیخته بازاریابی جزو اصول مارکتینگ به حساب میآید
چرا Marketing Mix اینقدر مهم است؟!
چون همه عناصر آمیخته بازاریابی بر یکدیگر تأثیر میگذارند؛ چون این 4 جزء، تشکیل دهنده یک کل هستند؛ چون هر کسب و کاری اگر محصولی [یا خدمتی] نداشته باشد، یا مکانی برای فروش آن نداشته باشد یا اگر قیمت گذاری درستی نداشته باشد و در نهایت اگر تبلیغات خوبی نداشته باشد، دیگر نمیتوان به آن بیزینس یا کسب و کار گفت.
هر کدام از این چهار جزء، یک دوره آموزشی است که اگر کسب و کاری اصول آن را بلد باشد، اوج میگیرد. همین حالا دورههایی وجود دارد که به صورت تخصصی فقط درباره موضوع قیمت گذاری آموزش میدهند، به همین جهت آمیخته بازاریابی یا همان 4p مهم است.
این 4 جزء طرح کسب و کار یک شرکت را تشکیل داده و مدیریت میشوند و میتوانند موفقیت بزرگی به آن بدهند. marketing mix نیاز به درک زیاد، تحقیقات بازار و مشاوره با افراد مختلف دارد، از کاربران گرفته تا تجارت و تولید و موارد دیگر که اگر به درستی درک نشوند شرکت دچار زیان میشود.
بررسی اجزای 4p و تعریف آنها
همانگونه که گفتیم 4p یا آمیخته بازاریابی از چهار جزء تشکیل شده است که در ادامه هر یک را بررسی میکنیم:
جزء اول آمیخته بازاریابی – محصول یا Product | همان که باید بهترینِ شما باشد!
به کالایی که واقعاً فروخته میشود اشاره دارد. محصول باید حداقلِ سطح عملکرد را ارائه کند. در غیر این صورت حتی بهترین کار بر روی سایر عناصر آمیخته بازاریابی نیز فایدهای نخواهد داشت.
کالا، محصول یا خدمتی که ارائه میکنید جزء اولِ آمیخته بازاریابی است، همین ابتدای کار باید چند نکته را در این باره محصول یا پی اول در 4p مد نظر داشته باشید:
اگر محصولتان بد است [نمیگویم خوب نیست، میگویم بد است] قید بقیه ماجرا را بزنید، چون حتی اگر تمام فرآیند 4p را هم طی کنید، موفق نخواهید شد، شاید بگویید پس چرا محصولات واقعا بد و بنجلی مثل ماشینهای سایپا میفروشد؟! پاسخ ساده است، به دلیل انحصار تولید، ممنوعیت واردات خودرو با قیمت مناسب [و واردات سودجویانه خودرو با قیمت نجومی] و البته فرهنگ خودِ ما، که به هر بدی رضایت میدهیم!
محصول یا P اول با قیمت یا P دوم رابطه کاملا مستقیمی دارد.
اولین P در این مدل بازاریابی “محصول” است و تقریباً به اتفاق آرا به عنوان اولین P در تمام نسخههای marketing mix مشخص میشود. این به این دلیل است که یکی از اصول اصلی این نظریه این است که بازاریابی با محصول شما شروع میشود. به صورت کلی، اگر محصول بدی داشته باشید (به خصوص در عصر حاضر) بازاریابی آن برای شما سخت خواهد بود. عناصر کلیدی محصول در آمیخته بازاریابی شما میتواند متفاوت باشد، بسته به اینکه در کدام بازار هستید و مخاطبان هدف شما چه کسانی هستند.
اما شما باید منابع خوبی را در موارد زیر سرمایه گذاری کنید:
کیفیت: کیفیت بالاتر محصول همه کارهای دیگری را که در بازاریابی و فروش انجام میدهید بسیار آسانتر میکند.
تصویر: این به نحوه دیدن محصول شما اشاره دارد و این همان چیزی است که محصولاتی مانند iPhone را از دستگاههای Android یا اتومبیلهای اسپرت را از وسایل نقلیه ارزانتر و کاربردیتر جدا میکند.
نام تجاری: پیوند نزدیک با «تصویر»، این داستان برندی است که شما پیرامون محصول خود میسازید و چگونه با تصویر گستردهتر برند شما ترکیب میشود.
ویژگیها: ویژگیهای محصول یا خدمات شما، که باید تأکید زیادی بر USPها و مزایای آن داشته باشد. مشتریان هدف شما باید مورد توجه قرار بگیرند.
انواع: نسخه های مختلف محصول یا خدمات شما، چه کسانی را هدف قرار میدهند و چگونه آنها را متمایز میکنید.
marketing mix شامل محصول، مکان، قیمت و تبلیغات میشود
جزء دوم 4p – قیمت یا Price | همان که باید با بازار و جیب مشتری تناسب داشته باشد
اشاره به ارزشی دارد که برای یک محصول در نظر گرفته میشود. قیمت به چند متغیر بستگی دارد:
به هزینههای تولید
بخش هدف
توانایی بازار برای پرداخت
عرضه و تقاضا
و مجموعهای از عوامل مستقیم و غیر مستقیم دیگر؛ انواع مختلفی از استراتژیهای قیمت گذاری وجود دارد که هر کدام با یک طرح تجاری کلی مرتبط هستند. قیمتگذاری همچنین میتواند بهعنوان یک مرزبندی، برای متمایز کردن و بهبود تصویر یک محصول مورد استفاده قرار گیرد.
قیمت در آمیخته بازاریابی کاملا توصیفی است؛ اما اشتباهی که شرکتها معمولاً مرتکب میشوند این است که میزان جزئیاتی را که برای قیمتگذاری یک محصول صرف میشود دست کم میگیرند. این جزئیات شامل طیف وسیعی از محصولات یا خدمات هستند. در اینجا لیستی از برخی از مواردی که باید برای قیمت گذاری برای آنها استراتژی داشته باشید آمده است:
موقعیتیابی: محصول، خدمات یا موقعیت برند خود را در بازار کجا میبینید؟
رقابت: قیمت محصولات رقیب، تصویر نام تجاری برندهای رقیب و کیفیت رقابتی محصولات ارائه شده در مقایسه با شما چگونه است؟
توجیه: به محض اینکه شخصی پول خرج کالا یا یک سرویس کند، دنبال این است که توجیه کند این کالا چه سودی برای او داشته است. شما باید مطمئن شوید که اشخاص میتوانند خرید خود را توجیه کنند.
تخفیفها: تخفیفها باید استراتژیک و برنامه ریزی شده باشند تا علاقه، تقاضا و فروش را به حداکثر برسانند نه اینکه برای دور ریختن اقلام ناخواسته استفاده شوند.
اعتبار: آیا میخواهید گزینههای اعتباری ارائه دهید تا خریدهای بزرگ و هزینهها را برای مشتریانتان راحتتر کنید؟
روشهای پرداخت: چه روشهای پرداختی را میخواهید به مشتریان هدف خود ارائه دهید؟
عناصر رایگان با ارزش افزوده: شما از کدام خدمات رایگان و از عناصر و مشوقهای اضافه شده برای بهتر کردن معامله برای مشتریان احتمالی خود استفاده میکنید؟
جزء سوم Marketing Mix – مکان یا Place | کجا باید فروخت؟
اینکه کجا باید فروخت به پرسونای شما بستگی دارد؛ اما امروزه دیگر کسی نمیتواند ادعا کند بدون استفاده از فضای آنلاین، وضعیت بهتری در فروش دارد. هر کسب و کاری که دارید، همین امروز به فکر آنلاین کردن آن بیافتید و مطمئن باشید، فردا برای این کار دیر است.
در هر صنعتی، جلب توجه مصرف کننده و آسان کردن خرید برای او، هدف اصلی یک استراتژی توزیع خوب یا همان مکان است.
جزء چهارم 4p – تبلیغات یا Promotion | همان که چشم مخاطب را میرباید!
به تمام فعالیتهایی که برای شناخته شدن محصول یا خدمات به کاربر و تجارت انجام میشود اشاره دارد. این میتواند شامل انواع تبلیغات، گزارشهای مطبوعاتی، مشوقها، کمیسیونها و جوایز به تجارت باشد. همچنین می تواند شامل طرحهای مصرف کننده، بازاریابی مستقیم، مسابقات و جوایز باشد.
حتما اگر دستی بر آتش داشته باشید این جمله معروف را شنیدهاید که میگوید «80% بودجه خود را برای تبلیغات بگذارید» هر که این حرف را گفته باید زبان او را طلا گرفت.
اگر محصول شما خوب باشد، قیمت آن برای مشتری شما قابل قبول باشد [این بدین معنا نیست که قیمت محصول یا خدمات شما ارزان باشد، بلکه باید قابل پذیرش باشد، مثلا کسی که ساعت رولکس میخرد، اتفاقا دنبال قیمت ارزان نیست، بلکه دنبال کالای لوکس است با قیمت بالا!] و در دسترسترین موقعیت برای فروش باشد، کافی است با استراتژی، شروع به تبلیغات کنید تا وقتی برای سر خاراندن نداشته باشید! پس باید به تبلیغات در آمیخته بازاریابی توجه ویژهای داشته باشید.
ترفیع به فعالیتهای بازاریابی، تبلیغات و فروش شما در تمام کانالها اشاره دارد. بار دیگر، کانالهای انتخابی شما بسته به ماهیتِ کسب و کار شما متفاوت خواهند بود.
به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است بازاریابی مبتنی بر حساب را در اولویت قرار دهد در حالی که یک شرکت دیگر در همان صنعت ممکن است بیشتر بر روی روشهای بازاریابی مستقیم تمرکز کند.
مهمتر از همه، شما باید در جایی حضور داشته باشید که مخاطبان هدف شما فعال هستند و به برندی مانند شما علاقه مند هستند. در این صورت است که آمیخته بازاریابی موفق خواهد شد. در اینجا چند عنصر کلیدی وجود دارد که باید در نظر بگیرید:
بازاریابی چند کاناله: استفاده مصرفکننده از دستگاهها، جلسات و پلتفرمهای بیشتر میشود. حضور شما در کانالهایی که برای مخاطبان هدفتان مهمتر است، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
تجربیات شخصی: هرچه ارتباط بیشتری با مشتریان برقرار کنید، برای شما مفیدتر خواهد بود. تجربهای که شرکت میتواند برای تک تک کاربران ایجاد کند، پیامهای شما را جذابتر میکند و مشتریان خاص برای برند شما بیشتر میشوند.
بازاریابی و فروش یکپارچه: مارکهای امروزی نیاز به یکپارچگی بین استراتژیهای بازاریابی و فروش دارند تا فروش یکپارچه و هدفمند باشد و به نتیجه برسد.
پرورش سرنخ: بسیاری از برندها این اشتباه را مرتکب میشوند که تمام توجه خود را بر تولید سرنخ بدون اختصاص منابع کافی برای پرورش رهبری متمرکز میکنند. به خصوص حفظ مشتری در اینجا اهمیت زیادی دارد.
روابط عمومی: برندها همیشه به روابط عمومی توجهی را که شایسته آن است در دیجیتال نمیدهند. روابط عمومی به شدت به پیشرفت برند شما کمک میکنند و آیندهای درخشان برای شرکت شما میسازند.
اتوماسیون: با افزایش حجم کاری بازاریابی دیجیتال، برندها باید تا آنجایی که میتوانند کارهای تکراری را خودکار کنند تا کمپینهای چند کانالی را با موفقیت مدیریت کنند، هزینهها را حفظ کنند و به موفقیت برسند.
مدل 7p مدل توسعه یافته 4p است که سه مورد به آن اضافه شده است
راز یک تغییر و تحول اساسی؛ چگونه 4p به 7p تبدیل شد؟
به مرور زمان، 4p تبدیل به 7p شد یا بهتر بگوییم ارتقا پیدا کرد. در واقع عناصر دیگری در بازاریابی مورد توجه قرار گرفتند که مکمل عوامل قبلی بودند. در ادامه بعد از تعریف این مدل، به سه عنصری که در مدل 7p اضافه شده خواهیم پرداخت:
مدل 7P چیست؟
تعریف مدل 7p: مدل بازاریابی 7p چارچوبی است که برای کمک به کسب و کارها در ایجاد یک استراتژی بازاریابی کامل، از ابتدا تا انتها طراحی شده است و علاوه بر اجزای 4p سه جزء دیگر متناسب با شرایط زمانه بدان اضافه شده است.
در تئوری، یک کسب و کار جدید باید بتواند از مدل 7p برای طراحی یک استراتژی بازاریابی کامل از نو استفاده کند. این نام از هفت عنصر مشخص شده در مدل 7p گرفته شده است که همگی با حرف P شروع میشوند. این موارد عبارتند از:
ارتقاء
محصول
قیمت
مکان
افراد
فرآیند
شواهد فیزیکی
مدل 7P تکمیل شده مدل 4p است که در ابتدا توسط Jerome McCarthy در سال 1960 بیان شد. مفهوم آمیخته بازاریابی اولیه زمانی گفته شد که اکثر کسبوکارها محصولات فیزیکی را میفروختند اما در دهه 1980 این مدل بهروزرسانی شد، زیرا کسبوکارهای خدمات محور بیشتری شروع به ظهور کردند.
در 7p همان 4 جزء قبلی وجود دارد بعلاوه 3 جزء جدید. همانطور که بازارهای تجاری و مصرف کننده تکامل یافتهاند، کاربرد marketing mix نیز توسعه یافته شده است.
در سال 1981 دو نفر به نامهای برنارد اچ. بومز و مری جی در حالی که4p های اصلی وجود داشت سه P دیگر به این ترکیب اضافه کردم که عبارت بودند از:
مردم
پروسه
شواهد فیزیکی
مدل 7p برای منعکس کردن ظهور مشاغل خدمات محور ایجاد شد که در آن محصول میتواند به معنای چشم انداز یا خدمات باشد.
این همان چیزی است که شاید در 4p کمتر به آن توجه شده بود در واقع جزء اول آمیخته بازاریابی چهارگانه، محصول یا مشخصا product بود که اشارهای به خدمات یا services نداشت [گرچه ما در تعریف آمیخته بازاریابی 4p خدمات را هم خودمان به آن اضافه کردیم.] اما در مدل توسعه یافته، خدمات هم جزء محوری این مدل شده است و نیازهای بیشتری از مردم را در بر میگیرد.
آیا مدل 7p قدیمی شده است؟
برخی از بازاریابها اینگونه استدلال میکنند که این مدل قدیمی شده است. ادله این افراد را باید شنید و شاید هم درست باشد با این حال در سال 2021 این مدل، پایه استراتژی خیلی از کسب و کارها بوده است.
اگر مدل 7p قدیمی است، حتما باید قبول کرد که مدل 4p خیلی قدیمیتر از آن است، اما حتی همین مدل نیز به اندازه همان سال 1960 کارایی دارد. چراکه اساسا این مدل به اصلهایی اشاره دارد که غیرقابل تغییر است، هرچند شاید قیاس صد در صد درستی نباشد اما مگر میتوان گفت آب که از دو مولکول هیدروژن و یک مولکول اکسیژن تشکیل شده، قابل تغییر است؟ اینها عناصر تشکیل دهنده آب هستند. بنابراین محصول، قیمت، مکان و تبلیغات هم امروزه بخشی از یک کسب و کار هستند.
در مدل آمیخته بازاریابی 7p سه عنصر نیروی انسانی، فرآیند و شواهد فیزیکی اضافه شده است
بررسی کامل 3 جزء اضافی در مدل 7p
اکنون که فرضیه اصلی آمیخته بازاریابی را درک کردهاید، بیایید نگاهی دقیقتر به مدل7p بیندازیم که امروزه بیشتر کاربرد دارد. در اینجا سه P اضافه که در این مدل آمده است را به شکل دقیقتر توضیح میدهیم تا بهتر آنها را درک کنید.
P پنجم: افراد، نیروی انسانی یا People | همان که کارها را هَندل میکند!
واقعا مگر بدون نیروی انسانی شدنی است؟ شاید بگویید بله شدنی است، چون رباتها دارند میآیند، ولی فعلا که نیامدهاند و اصل و اساس هر کسب و کاری را نیروی انسانی آن تشکیل میدهد. در این مدل تمام کسانی که در فرآیند کسب و کار دخیل هستند، حتی همان کسانی که به صورت غیر مستقیم در این مسیر نقش دارند هم در هم دسته قرار میگیرند.
P ششم: فرآیند یا Process | همان سفری که مشتری با شما طی میکند
اصطلاحی بین مارکترها و در علم بازاریابی وجود دارد به نام customer journey یا سفر مشتری، همانطور که از اسم آن پیداست، مسیری است که مشتری با کسب و کار شما طی میکند. روشهای شما برای تحویل محصول به مشتریان و ارائه بهترین تجربه ممکن فرآیند نام دارد.
حالا شما به یک سوال پاسخ دهید: ترجیح میدهید یک سفر خوب و راحت داشته باشید یا سخت و طاقت فرسا؟ پاسخ کاملا روشن است.
بنابراین در فرآیند، هدف ما تجربه کاربری بهتر مشتری است.
مدل های 4p و 7p همچنان جزو مدلهای کارآمد بازاریابی است
P هفتم: شواهد فیزیکی یا Physical Evidence | همین لباس زیباست …!
قضیه از این قرار است که سعدی علیه الرحمه در آن شعر معروف میسراید: «تن آدمی شریف است به جان آدمیت … نه همین لباس زیباست نشان آدمیت» اما برای یک کسب و کار، همین لباس زیباست، نشانه زنده بودن، حرفهای بودن، اهمیت دادن به مخاطب و مشتری، فروش بیشتر و مواردی مثل است.
شواهد فیزیکی هم دقیقا به همین موضوع اشاره دارد:
دفتر کار شرکت کجاست؟
دفتر در یک برج است یا یک ملک شخصی؟
لباس کارمندان شرکت مرتب است یا خیر؟
آیا از لباس یکدست استفاده میشود یا هر کس با سلیقه خود [متناسب با یک محیط اداری] لباس میپوشد؟
Ui و ux سایت شرکت شما به چه صورت است؟
فونتهای سایت شما زیبا و خوانا است، یا از فونت Times New Roman استفاده میکند!
پرسنل چه برخوردی با مشتریان دارند؟
در واقع موارد و تجربیات ملموسی که به مشتریان میگوید پیشنهاد شما واقعی است، شواهد فیزیکی نامیده میشود. این میتواند شامل بازدید از وبسایت، ایمیلهای تأیید، توصیفات، نظرات مشتریان و موارد دیگر باشد.
سخن آخر درباره آمیختههای بازاریابی از 4p تا 7p
آمیخته بازاریابی به مجموعه اقدامات یا تکنیکهایی اطلاق میشود که یک شرکت برای تبلیغ برند یا محصول خود در بازار استفاده میکند. 4p ها یک marketing mix معمولی را تشکیل میدهند که شامل قیمت، محصول، تبلیغات و مکان است. با این حال، امروزه marketing mix به طور فزایندهای شامل چند p دیگر مانند بسته بندی، موقعیت یابی، افراد و حتی سیاست به عنوان عناصر ترکیبی حیاتی میشود.
Marketing Mix ، مجموعهای از عناصر و موارد مختلف است که اگر به درستی مدیریت شوند و در کنار هم قرار گیرند، به رشد و پیشرفت کسب و کارتان کمک میکنند. این برنامه بازاریابی کمک میکند موقع عرضه محصولات جدید یا تجدید نظر بر روی محصولات موجود، بتوانید تصمیمات استراتژیک بگیرید.
منبع
https://nuracashflow.ir/
نرخ پرش سایت یا Bounce Rate
بانس ریت یا نرخ پرش سایت چگونه محاسبه میشود؟
گوگل برای محاسبه بانس ریت، به آمار نشستهای (session) صفحات سایت نیاز دارد. گوگل نشستهای هر صفحه را بر کل نشستهای موجود سایت تقسیم میکند. نتیجه، عددی است که نرخ پرش را نشان میدهد. به بیان بهتر، نرخ پرش شامل تمام نشستهایی از سایت میشود که بازدید کاربران از یک صفحه را نشان میدهد. محاسبه این نرخ را میتوانید به راحتی از طریق ابزار گوگل آنالیتیکس انجام دهید. در گوگل آنالیتیکس، تعداد بازدید از صفحات، زمان صرفشده در هر صفحه توسط کاربران، نرخ پرش و نرخ خروج در ستونهای مجزا برای هر صفحه نشان داده میشوند و تحلیل را برای صاحبان سایتها آسان میسازند.
نرخ پرش چه اطلاعاتی در اختیار شما قرار می دهد؟
بالا بودن نرخ پرش می تواند نشان دهنده عدم کارایی محتوای وب سایت باشد. اما دلایل بسیار گسترده تری نیز می تواند داشته باشد. البته نرخ پرش تنها معیاری نیست که موفقیت یا عدم موفقیت محتوای سایت شما را نشان می دهد. باید روند نرخ پرش را در بازه های زمانی بررسی نموده و آن را به عنوان تنها یکی از معیارهای موفقیت یک صفحه خاص از سایت خود در نظر بگیرید. سایر معیارها می تواند شامل زمان متوسط حضور کاربر در یک صفحه از سایت، تعداد کاربرانی که تا انتهای یک صفحه از سایت شما را مطالعه کرده اند و ... باشد. به هر حال اگر هدف شما این است که بازدید کنندگان در سایت بمانند و از سایر صفحات آن نیز بازدید کنند؛ نرخ پرش می تواند راهنمای خوبی باشد.
نرخ پرش سایت و نرخ خروج سایت (Exit Rate)
هنگامی که کاربر وارد سایت شما میشود و لندینگ پیج یا صفحه فرود را میبیند و هیچ حرکت بیشتری در سایت شما انجام نمیدهد، از نظر گوگل سایت دچار Bounce Rate شده است. گوگل این رفتار را با دقت شناسایی میکند و هر تعداد کاربری که این عمل را انجام دهند، بر نرخ پرش سایت شما اضافه میکنند. اما نرخ خروج سایت، با نرخ پرش کاملا متفاوت است. زمانی که bounce rate صورت میگیرد، کاربر بدون واردشدن به صفحهای دیگر، از سایت خارج میشود؛ اما نرخ خروج تعداد دفعاتی را نشان میدهد که کاربران از یک صفحه بازدید کردهاند و سپس در انتهای session از آن صفحه خارج شدهاند. بنابراین نرخ خروج، بازدید از صفحاتی را نشان میدهد که در آخرین نشست (session) اتفاق افتاده است.
بانس ریت
علل اصلی بالا بودن نرخ پرش سایت چیست؟
عوامل مختلفی برای بالا بودن نرخ پرش وجود دارد، از جمله:
تبلیغات: تبلیغات غیرهدفمند باعث افزایش نرخ پرش سایت شما میشود.
شبکههای اجتماعی: اغلب اوقات عضویت کاربران در شبکه های اجتماعی باعث ریزش مخاطب میشود. گوگل آنالیتیکس این اطلاعات را در اختیار شما قرار میدهد.
جذاب نبودن محتوا: تولیدمحتوای نامناسب یا غیرجذاب، موجب از دست دادن بخش بزرگی از بازدیدکنندگان سایت خواهد شد.
نرخ پرش بالای موبایل: بیشتر ورودها از طریق تلفن همراه انجام میشود. رسپانسیو نبودن سایت موجب خروج زودهنگام کاربران از سایت میشود؛ در نتیجه بانس ریت افزایش پیدا میکند.
رباتهای اسپم: برخی رباتهای اسپم وارد سایتها میشوند و مطالب سایتها را میدزدند و در سایتهای اسپم منتشر میکنند. گاه این رباتها توسط گوگل آنالیتیکس شناسایی میشوند.
تجربه کاربری نامطلوب: عدم برقراری ارتباط خوب با سایت، موجب خروج کاربران از سایت شما خواهد شد.
آیا بالا بودن نرخ پرش، همیشه بد است؟
در یک کلام، نه. خوب یا بد بودن آن به هدف سایت بستگی دارد.
به عنوان مثال، ممکن است مخاطبان شما به دنبال بررسی سریع یک شماره تلفن یا چیز دیگری باشند. در این صورت اگر سایت امکان دسترسی سریع کاربران به این اطلاعات را فراهم آورد، کاربران پس از دسترسی به اطلاعات مورد نظر خود سریعاً سایت شما را ترک می کنند که باعث افزایش نرخ پرش می شود و این نشانه بدی نیست. اما برای یک سایت مجله آنلاین هدف این است که کاربران زمان طولانی تری را در وبسایت باقی بمانند و مطالب بیشتری را مطالعه کنند. پس این که کاربران سریعاً سایت را ترک کنند، نشانه خوبی نیست و به این معناست که این وبسایت به نیازهای آن ها پاسخ نداده است.
بانس ریت مهمتر است یا نرخ خروج؟
نرخ پرش معیاری است که معمولا بازاریابان از آن استفاده میکنند تا میزان مطلوب بودن سایت و محتوا را توسط بازدیدکنندگان بسنجند. صاحبان سایت میخواهند که کاربران با محتوا و سایت درگیر شوند و نرخ پرش به آنها اطلاعات مفیدی درباره کارآمد بودن صفحات میدهد. گاه از طریق همین نرخ می توان دریافت که کدام صفحات به تغییر نیاز دارند؛ با این حال نمیتوان به طور قطع اعلام کرد که کدام یک بر دیگری اولویت دارد؟ گاه نرخ خروج بالا بد نیست، اما زمانی میتواند به سایت و کسبوکار آسیب برساند که در وسط مسیر سفر کاربر قرار داشته باشد. مثلا هنگامی که کاربر در حال خرید از فروشگاه آنلاین پوشاک است، از این صفحه خارج شود. در این حالت نرخ خروج بالا تهدیدی برای کسبوکار شما به حساب میآید. پیشنهاد متخصصان سئو انجام آزمایش A/B است تا مطمئن شوید صفحهای که طراحی کردهاید، شما را به نتیجه موردنظر میرساند. همچنین گزینهای مانند Google Optimizer نیز برای استفاده شما مفید خواهد بود.
نکتهی دیگری که باید در تحلیل نرخ پرش سایت در نظر گرفته شود، این است که نرخ پرش صفحات مختلف سایت با یکدیگر متفاوت است، بنابراین میتوانید با توجه به استراتژی بازاریابی، در ابتدا نرخ پرش کل سایت و سپس نرخ پرش و نرخ خروج صفحات را به صورت تفکیک شده تحلیل و بررسی کنید.
بالا بودن نرخ پرش سایت
چه عددی برای بانس ریت مناسب است؟
متاسفانه معیار دقیقی برای یک نرخ پرش خوب وجود ندارد و نمیتوان حکمی کلی برای میلیاردها صفحه اینترنتی صادر کرد. نرخ پرش تا حد زیادی به نوع سایت، نوع کسب و کار، جامعه هدف و نوع مخاطبان مربوط میشود. واژه خوب طیف وسیعی از معانی را در بر میگیرد که میتواند شامل نوع صفحه، منبع ترافیک و … باشد. مثلا اگر در سایت مقاله باارزشی دارید که به طور خاص به یک سوال پاسخ میدهد و منشا اصلی هدایت ترافیک و جستجوی ارگانیک به سایت شماست، نرخ پرش این سایت میتواند چیزی حدود 90 درصد باشد اما این نرخ پرش لزوما بد نیست چون میتواند به این معنی باشد که کاربران دقیقا به دنبال چیزی هستند که جستجو کردهاند و نیازی ندارند تا از صفحات دیگر سایت بازدید کنند. برعکس، اگر یک صفحه نرخ پرش کمی داشته باشد، لزوما خوب نیست، چون شاید تجربه کاربری ضعیفی داشته باشد.
هاب اسپات، پژوهش گستردهای روی سایتهای صنایع انجام داده است و عواملی را که در نرخ پرش سایت موثر بودهاند شناسایی کرده است:
۶۰-۴۰ درصد محتوای وبسایت؛
۳۰ -۵۰ درصد سایتهای lead generations
۷۰-۹۰ درصد بلاگ اسپاتها
۲۰-۴۰درصد سایتهای فروشگاهی
۱۰-۳۰ درصد سایتهای تجارت الکترونیکی
۷۰-۹۰ درصد صفحات فرود.
نرخ پرش و نرخ تبدیل (conversion) چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟
نرخ تبدیل، معیاری در سئو است که موفقیت کمپین تبلیغاتی را میسنجد. نرخ تبدیل مطلوب عددی بین 3 تا 6 درصد است و سایر درصدها نسبت به این بازه، سنجیده میشوند. در واقع نرخ تبدیل ارتباطی با نرخ پرش ندارد. نرخ تبدیل شامل افرادی میشود که دقیقا کاری را که از آنها خواستهاید، انجام دادهاند. درحالی که نرخ پرش، بازدیدکنندههای زیر 30 ثانیه را نشان میدهد که اصلا با سایت شما درگیر نشدهاند. بنابراین از یک طرف زمانی که bounce rate کاهش پیدا میکند، نرخ تبدیل بالا میرود و از طرف دیگر، بهینهسازی نرخ پرش موجب متقاعد شدن بیشتر افراد میشود تا با سایت شما درگیر شوند. بهینهسازی نرخ تبدیل نیز به این معنی است که افرادی که با سایت شما درگیر شدهاند، هدفی را که برایشان در نظر گرفتهاید، انجام بدهند. اما فراموش نکنید که کاهش نرخ پرش و افزایش نرخ تبدیل، دو موضوع کاملا متفاوتند.
ارتباط بین نرخ پرش و سئو
از لحاظ تئوری، نرخ پرش فاکتور مهمی برای رتبه بندی است زیرا نشان دهنده میزان ارتباط صفحه فرود شما با عبارت مورد جستجوی کاربران است اما در عمل هنوز هم جای بحث وجود دارد. به هر حال نرخ پرش چه فاکتوری برای رتبه بندی باشد و چه نباشد؛ مطمئناً برای گوگل نشانه ای است از کیفیت محتوای وبسایت شما.
به طور خلاصه، فاکتور نرخ پرش این گونه عمل می کند:
اگر کاربری بر روی سایتی در نتایج جستجو کلیک کند و سپس مدتی در آن سایت بماند، این نشان می دهد که این وبسایت با عبارت مورد جستجو مرتبط بوده و هدف خود را به انجام رسانده است. بنابراین گوگل این وبسایت را در رتبه بهتری قرار خواهد داد.
اگر کاربری بر روی یکی از نتایج جستجو کلیک کند و سپس بلافاصله به صفحه نتایج جستجو برگردد (یا بر روی وبسایت دیگری کلیک کند)، این نشان می دهد که این سایت برای کاربر مفید نبوده و بنابراین این سایت رتبه خوبی را در مورد عبارت مورد جستجو کسب نخواهد کرد.
البته همان طور که پیش از این توضیح دادیم، نوع سایت نیز در چگونگی تاثیر این فاکتور، دخیل است.
چگونه نرخ پرش را کاهش دهیم و بازدید کنندگان را به مدت طولانی تری در وب سایت خود نگه داریم؟
تنها راه برای کاهش نرخ پرش، افزایش میزان درگیری (engagement) کاربر با صفحه است. معمولا دو مسیر ترافیک سایت و محتوای صفحه برای سنجش نرخ bounce rate وجود دارد.
اغلب مواقع، سایتها ترافیک خوبی را جذب میکنند، اما نرخ پرش بالایی دارند. این پدیده ناشی از متناسب نبودن انتظار کاربران با آن چیزی است که به آنها عرضه میشود. در این حالت باید بررسی کنید که آیا ترافیک سایت شما برآمده از تبلیغ یا طرح ویژهای است که در نظر گرفتهاید؟ اگر این طور است، باید محتوای سایت را بهبود بدهید تا رضایت کاربران تامین شود. مهمترین عوامل دخیل در کاهش نرخ فرار کاربران به این ترتیب است:
• تحلیل و بررسی: یکی از راههای کاهش نرخ پرش، تغییر دادن عواملی است که در محاسبه این نرخ دخیل بودهاند. نرمافزارهایی مانند گوگل انالیتیکس بر اساس فاکتورهایی مشخص، کاربران و رفتارشان را میشمارند و قادرند رفتارشان را تحلیل کنند بنابراین گوگل آنالیتیکس بهترین ابزاری است که میتوانید با استفاده از آن، میزان bounceها را کنترل کنید.
• استراتژی محتوا: اگر قصد دارید سطح تعامل بازدیدکنندگان را افزایش بدهید، بهترین کار برجسته کردن و استفاده از محتوایی است که فکر میکنید بیشترین میزان ترافیک ارگانیک را به سایت شما هدایت میکند. باشناسایی این نوع محتوا، میتوانید مناسبترین نوع محتوا را برای وبسایتتان انتخاب کنید برای مثال، اگر سایتی در حوزه تجارت الکترونیک دارید، میتوانید بهترین و پرطرفدارترین خدماتتان را در معرض دید کاربران قرار دهید. در صورت امکان، تمام محتواها باید شامل عنوان، تصویر و توضیحاتی که موجب کلیک کردن شوند(CTR)، باشند.
اگر درصد قابل توجهی از ترافیک سایتتان مربوط به مشتریان همیشگی شما میشود، بهترین راه برای کاهش نرخ پرش سایت، آپدیت محتوای جدید است. کاربران وفادار و مخاطبان همیشگی جذب محتواهایی خواهند شد که جدید هستند و به موقع منتشر میشوند. بدین ترتیب میزان تعامل کاربران با سایت شما افزایش پیدا میکند.
• طراحی سایت و کاربرپسندبودن (Usability): طراحی جذاب سایت، باعث جلب توجه کاربران و هدایت آنها به سمت هدفی خواهد شد که از پیش در نظر داشتید. بهبود گرافیک، استفاده از کنتراست رنگی خوب، تغییر فونت، تنظیم فاصله بین سطور و به طور کلی اصلاح رابط کاربری، کاربران بیشتری را جذب خواهد کرد. طراحی سایت باید طوری باشد که کاربران اطلاعات موردنظرشان را به راحتی پیدا کنند. همچنین نقشه سایت و منوها باید به درستی بخشهای مختلف سایت را به کاربران معرفی کنند. همچنین استفاده از بردکرامب ها برای هدایت بهتر کاربران امتیاز ویژهای برای شما خواهد داشت.
سایتهای تعاملی کاربرپسندتر از سایتهای معمولی هستند و با توجه به اینکه اغلب جستجوهای اینترنتی از طریق تلفن همراه انجام میشود، طراحی رسپانسیو سایت، موجب کاهش bounce rate خواهد شد. منوها و تصاویر باید با سایر دستگاه و اندازه صفحه نمایش تطبیق پیدا کنند. بنابراین باید برای طراحی صفحات خود، از فرمتهای رسپانسیو استفاده کنند.
یکی از مهمترین قابلیتهای کاربردی که باعث کاهش نرخ پرش سایت میشود، بالا بردن سرعت لود شدن صفحات سایت است. مطالعات نشان میدهد که کاربران از صفحاتی که دیر لود میشوند، فراریاند. ابزارهای مختلفی برای سنجش زمان بارگذاری صفحات وجود دارد.
فراموش نکنید که حذف تبلیغات پاپ آپ یا دیگر عناصر اضافی، در کاهش نرخ پرش سایت موثر است. در هر مرحله، انجام آزمایش A/B شما را از بهبود اصلاح سایت مطمئن میسازد.
• بازاریابی: یکی از مهمترین کارها در کاهش نرخ پرش، مقایسه این نرخ در شبکههای اجتماعی است که منبع اصلی ترافیک سایت شما هستند. اگر یکی از کانالها نرخ پرش بالاتری نسبت به دیگر شبکهها داشته باشد، باید زمانی را به تجزیه و تحلیل نحوه عملکرد آن اختصاص دهید. مثلا اگر بازدیدکنندگان اغلب از طریق تبلیغات وارد سایت میشوند، باید اطمینان حاصل کنید که به محض ورود، محتوای مرتبط با تبلیغات را میبینند. به طور کلی، هماهنگ کردن کلمات کلیدی با محتوای سایت، از مواردی است که کاربران زیادی را به سایت شما میکشاند. بهتر است به غیر از کلمات کلیدی عمومی، از کلمات کلیدی مشخصتر استفاده کنید تا این ترافیک را به ترافیک موثرتر تبدیل کنید.
کاهش نرخ پرش
موارد موثر در کاهش نرخ پرش عبارتند از :
۱) سرعت بارگزاری وب سایت
حتما برای شما پیش آمده که وارد سایتی شوید و منتظر لود شدن صفحه باشید اما آنقدر این زمان کند عبور میکند که شما میلی ندارید آن صفحه را نگه دارید خوب باید بدانید با سرعت هایی پایینی که ما مشغول کار با آن هستیم واقعا در صبر و حوصله نمیگنجد که منتظر بمانید و در این حالت عده کمی صبوری میکنند و عده ایی دیگر سایت را ترک میکنند. باید میزبانی وب سایت خود را مورد بررسی قرار دهید و همچنین عکس ها و ویدئو ها را حدالمقدور به پایین ترین حجم ممکن برسانید.
۲) اضافه کردن لینک داخلی به محتوا
به صفحات دیگر سایت خود که فکر می کنید مخاطبان به آن ها علاقه مند هستند نیز فکر کنید و از میان محتوای خود به آنها لینک بدهید. البته این صفحات باید با هم مرتبط باشند، با انجام این کار به کاربران اجازه می دهید که به بخش های مختلف سایت شما دسترسی داشته باشند.
۳) تاثیر عناصر گرافیکی وب سایت
گرافیک وب ساتتان را باید جوری طراحی کنید که در نگاه اول کاربر متوجه شود دقیقا به دنبال آن بوده است و با ورود به سایت این حالت باید در او ایجاد شود که آدرس را درست آمده و خوب به نوعی با کاربری سات متناسب طراحی شده در نظر بگبربد که اگر خانمی به دنبال لوازم آرایشی بگردد و وارد سایتی مرتبط با موضوع شود اما به لحاظ بصری از رنگی صنعتی یا خنثی استفاده شده باشد قطعا حس خوشایندی را به خود نمیگیرد.
۴) هماهنگی و سازگاری و منعطف بودن
درست است تکنولوژی ها روز به روز در حال افزایش است اما بدین معنی نیست که همه کاربر های اینترنتی خود را به روز میکنند ممکن است عده ایی هنوز از مرورگرهای قدیمی استفاده کنند باید وب سایت خود را با همه مرورگرها سازگار کنید.
۵) تیتر و عنوان مرتبط
کاربر شما در سایت دنبال هدفش گشت و گذار میکند و با رسیدن به تیتری که برای او رسیدن به هدفش را تداعی میکند خوشحال کننده است ولی در این بین با مطالعه متون احساس می کنند تیتر همخوانی درستی با محتوا ندارد همین امر سبب میشود که سایت را ترک کند.
۶) خلاقیت و ایجاد هیجتن در تیتر ها و عنوان ها
عنوانها و سرتیترها علاوه بر مرتبط بودن باید جذاب هم باشد تا مخاطب را به خواندن و در نهایت انجام عملی ترغیب کند.همیشه خلاقانه عمل کنید مثلا یک سایت آشپزی میتواند برای یک محتوای خود دونوع تیتر درست کند یک اینکه دستور غذای قیمه بصورت کامل و دو اینکه قیمه را بصورت مجلسی یاد بگیرید. کدام یک از این دو عنوان برای شما جذابیت دارد؟
۷) تصاویر کامل
اگر سایتی فروشگاهی دارید و میخواهید محصولی ارائه دهید باید بصورت شگفت انگیز در دید مخاطب تاثیر بگذارید یعنی از آن محصول اطلاعات کامل تصویری قرار دهید تا او مصمم به خرید شود.
۸) قرار دادن فراخوان برای عمل
اگر صفحه فرود شما فاقد فراخوان برای عمل (call to action) باشد یا در جای مناسبی قرار نگیرد. کار سختی برای نگه داشتن کاربر در سایت دارید. این فراخوان می تواند به صورت یک دگمه یا بنر یا حتی لینک باشد. در نظر داشته باشید که صفحه ی فرود باید مرتبط با محتوای فراخوان باشد. به عنوان مثال اگر در سایدبار سایت خود بنری برای دانلود رایگان کتاب الکترونیکی سئو قرار داده اید ولی کار بر با کلیک روی آن به صفحه ی اصلی سایت هدایت شود نرخ پرش افزایش خواهد یافت.
۹) عدم شلوغی و پیچیدگی صفحه
کاربری که وارد صفحه شلوغ می شود دچار تشویش می شود و ممکن است احساس کند وارد سایتی شده است که یکپارچگی ندارد و سخت به هدفش می رسد بر همین اساس سایت را می بنند. سعی کنید با گرافیکی ساده و زیبا بیننده را تحت تاثیر قرار دهید از رنگ های زننده و چشم زن استفاده نکنید.
۱۰) متن با خوانایی بالا
سعی کنید متونی که در سایت قرار می دهید به پاراگراف های کوچک تقسیم کنید تا میزان خوانایی بالایی برای مخاطب داشته باشد و او بتواند با آن صفحه ارتباط برقرار کند .
11) محتوای مرتبط و محبوب
هر کاربر به دلیلی وارد سایت شما می شود و هنگامی که نیاز او برطرف شد سایت را ترک می کند. شما باید به او دلیلی برای ماندن در سایت بدهید.در زیر مطالب و ساید بار صفحات سایت خود مطالب مرتبط و محبوب را قرار دهید. ممکن است مخاطب روی آن ها کلیک کند. این موضوع برای سایت هایی که از طریق تبلیغات کلیکی کسب درآمد می کنند مانند مجلات اینترنتی بسیار مهم است.
12) آدرس های سرراست بدهید
یک منو که شامل صفحات اصلی است را همیشه در دید مخاطب قرار دهید که باعث نشود در سایت شما گم شود و هر لحظه که اراده کند وارد صفحه اصلی شود و تعیین مسیر کند.
13) بهروز بودن محتوا
محتوای سایت را باید برای زنده نگه داشتن وب سایت به روز نگه دارید و مطالب قدیمی را ویرایش کنید. مردم به دنبال اطلاعات به روز هستند.
14) محدودیتهای فنی
اگر صفحهی شما برای معرفی و نمایش کارِ محصول متکی به ویدیوی فلش است، دقت کنید که آیا مطمئنید مخاطب هدفتان میتواند آن را ببیند؟ گاهی شبکهی شرکتها محدود شده و این نوع محتوا را مسدود میکند، یا از آن مهمتر اساسا سرعت و ترافیک اینترنت کاربر کشش پخش ویدیو ندارد. اگر کاربر به کادر خالی بربخورد یا ویدیو کند و با وقفهی بسیار پخش شود یا ترافیک کاربر را بخورد، ممکن است صفحه را ترک کند.
15) قسمت جستجو را در سایت اضافه کنید
کاربرها اغلب وقتی چیزی را که میخواهند بلافاصله پیدا نکنند، آن را جستجو میکنند. فراهم آورن کادر جستجوی خوب در کاهش نرخ پرش بسیار موثر است. مثلا بتوانند بر اساس صفت در محصولات شما جستجو کنند.
16) نظریات مشتریان
در وب سایت خود حتما قسمتی را اختصاص دهید به گواهی حسن انجام کارها و نظریات مشتریانتان، این عمل باعث میشود کاربر حس معتمد تری به سایت و خدمات شما پیدا کند.
17) سوالات اضافه
اگر در حال ثبت نام کاربری هستید لطفا از او فیلد های اضافه نخواهید و وارد حریم های شخصی وی نشوید. سوال های کلیدی و کوتاه نتیجه بهتری برای شما در بر خواهند داشت و پرسیدن سوالات زیاد از کاربر و قرار دادن فیلدهای اضافه باعث میشود کاربر از سایت شما خارج شود و از ثبت نام منصرف شود.
18) از صفحه محصول فراتر بروید
گاهی مشتری وارد صفحه فرود می شود اما هنوز آمادگی خرید ندارد و از سایت خارج می شود. در این مواقع بهتر است به صفحاتی مثل راهنمایی استفاده از محصول، صفحه ی نظرات مشتریان و سایر صفحات مرتبط لینک بدهید. شاید بازدید کننده با ماندن در سایت تصمیم قطعی برای خرید بگیرد.
19) بازشدن لینک های خروجی در صفحه جدید
باز شدن لینک های خروجی در همان صفحه از سایت شما به این معنی است که کاربر باید برای برگشت روی دگمه ی بازگشت کلیک کند. این موضوع از لحاظ تجربه ی کاربری بسیار آزار دهنده است و نرخ پرش را افزایش می دهد.
جمع بندی
در این مقاله با بانس ریت که یکی از مهمترین اصطلاحات حوزه دیجیتال مارکتینگ است، آشنا شدیم. اکنون میدانیم که عوامل متعددی از جمله تبلیغات، شبکههای اجتماعی، طراحی نامطلوب سایت و… میتوانند موجب افزایش نرخ پرش بازدیدکنندگان شوند و بر نرخ تبدیل و بهینه سازی سایت، تاثیری منفی بگذارند. یکی از راه های بسیار آسان برای مقابله با این پدیده، بازاریابی است. بدین ترتیب خواهید توانست از طریق تبلیغات هدفمند، تهیه استراتژی محتوای کارآمد، بهبود طراحی سایت، bounce rate و... سایت خود را کاهش دهید.
منبع
https://www.web24.ir/
مقاله امروز هم درباره همین موضوعِ رفتارشناسی مخاطبان است. یعنی تست A/B!
تست A/B (یا آزمون A/B) به شما کمک میکند تا بهترین رابط و تجربه کاربری را برای وبسایت یا اپلیکیشن خود انتخاب کنید. در حقیقت، در تست A/b شما سعی میکنید با شناخت رفتار مخاطب، بهترین تجربه کاربری را به او ارائه دهید. مطمئن باشید در دنیای دیجیتال مارکتینگ، ارائه تجربه کاربری موفق به معنی فروش و سود بیشتر است. میتوان این جمله را در یک کلام خلاصه کرد: تبدیل کاربر به مشتری. به همین سادگی!
خب، اگر تا اینجا از مفهوم کلیِ تست A/B خوشتان آمده است، پیشنهاد میکنم به خواندن مقاله ادامه دهید تا با این مفهوم به طور کامل آشنا شوید (درست است که قول دادم مقدمه ننویسم، اما مگر بدون مقدمه هم میشود نوشت؟!).
تست A/B چیست؟
تست A/B (که با عنوانهای Spliting Testing و Bucket Listing نیز شناخته میشود) روشی است که با آن میتوانید دو نسخه از یک وبسایت یا اپلیکیشن را با یکدیگر مقایسه کنید. شاید بپرسید چرا؟ برای آنکه بدانید کدام یک از نسخهها عملکرد بهتری دارند.
نمونهای از تغییرات با تست A/B
در حقیقت، تست A/B روشی فوقالعاده جهت تعیین بهترین استراتژی تبلیغاتی و بازاریابی آنلاین برای کسبوکار شماست که بر پایهی مقایسهی حالاتِ مختلف بنا شده است. در این روش، دو نسخه از یک صفحه وب سایت ایجاد میشود که در یک نسخه عنصر مورد آزمایش به شکل A و در نسخهی دیگر به شکل B قرار داده شده است. سپس این صفحات، در یک بازه زمانی معین (معمولاً بین 3 تا 10 روز) به صورت تصادفی به کاربران نمایش داده میشود (به این معنی که یک کاربر ممکن است صفحه A و کاربر دیگری صفحه B را به صورت همزمان مشاهده کنند). در نهایت، با مقایسهی عملکرد کلی هر دو نسخه میتوانید نسخه نهایی وبسایت را به گونهای طراحی کنید تا بالاترین نرخ تبدیل کاربر به مشتری را دریافت نمایید.
به عنوان مثال، تصور کنید وبسایتی خبری دارید و میخواهید بدانید بنر تبلیغاتیتان در مکان A بیشترین کلیک را دریافت میکند یا در مکان B. در این شرایط با تهیه دو نسخهی مختلف از آن صفحه، میتوانید در اولی بنر را در مکان A و در دومی بنر را در مکان B قرار دهید. سپس، با تعیین یک بازه زمانی مناسب و با استفاده از ابزارهای تست A/B خواهید توانست پاسخ سوال خود را پیدا کنید.
مقایسه نرخ تبدیل در تست A/B
توجه داشته باشید زمانی که از تبدیل کاربر به مشتری صحبت می کنیم، منظورمان این نیست که حتماً مشتریان باید از شما کالایی را خریداری کنند. تبدیل کاربر به مشتری به این معنی است که شما کاربر را وادار به انجام یک عمل در سایت خود میکنید. مطمئناً هر وب سایتی که در اینترنت وجود دارد با یک هدف خاص راه اندازی شده است.
برای مثال یک فروشگاه اینترنتی میخواهد که مراجعهکنندگان، اجناسِ موجود در آن را خریداری کنند، یک وبسایت خبری میخواهد که خوانندگانش بر روی بنرهای تبلیغاتی موجود کلیک کنند یا سایتهای خدماتی توقع دارند که بازدیدکنندگانشان به صورت رایگان خدماتشان را آزمایش کنند و در صورت رضایت، آن را خریداری کنند. بنابراین هر زمان که توانستید کاربران سایتتان را وادار کنید کاری که میخواهید را انجام دهند، به این معنی است که عملیات تبدیل کاربر به مشتری با موفقیت انجام شده است. تست A/B دقیقاً به همین دلیل انجام میشود، تا شما بدانید چگونه میتوانید مشتریان را وادار به عمل کنید.
یک تست A/B که به خوبی برنامهریزی شده، تغییرات بزرگی را در میزان اثرگذاریِ فعالیتهای بازاریابی شما به وجود میآورد. تعیین و بررسی جزءبهجزء عناصر موثر بر افزایش نرخ تبدیل با استفاده از تست A/B و جمعبندی نتایج حاصل از آن، به وضوح فعالیتهای بازاریابی شما را سودآورتر و موفقتر میکند.
چرا باید از تست A/B استفاده کنید؟
خیلی خلاصه و به زبان ساده بگویم، تست ای بی برای این کاربرد دارد که بفهمید چه اصلاحات کوچکی فروش شما را افزایش میدهد.
همانطور که در فروش فیزیکی ما سعی میکنیم اشتباهاتمان را تکرار نکنیم، جملههایی را که به مشتری میگوییم را اصلاح کنیم یا چیدمان محصولاتمان را برای بهتر شدن تغییر دهیم؛ در فروش اینترنتی هم همین کارها را اما به شکل دیگری انجام میدهیم. مشکل اصلی در فروش اینترنتی اینجاست که واکنشهای مشتری را موقع بازدید از سایت را در همان لحظه نمیتوانیم ببینیم. پس ناچاریم با روشهایی مثل تست AB این واکنشها را رصد کنیم.
تست A/b به شما اجازه میدهد تا ترافیک وبسایت خود را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنید. درست است که به دست آوردن ترافیک پولی بسیار هزینهبر است، اما هزینه افزایش نرخ تبدیل کاربر به مشتری به این روش، مطمئناً ناچیز است. نرخ سود بازگشت سرمایه حاصل از تست A/B میتواند رقمی خیره کننده باشد زیرا حتی تغییرات کوچک بر روی صفحه فرود یا وبسایت میتواند به افزایش سرنخ، فروش و سود حاصل از آن منجر شود.
تست A/B به شرکتها یا اشخاص اجازه میدهد تا با ایجاد تغییرات برنامهریزی شده بر روی وبسایت یا اپلیکیشن خود، تجربه کاربری را برای بازدیدکنندگان بهبود بخشند و دادههای مرتبط با آن را جمع آوری کنند. این کار فرضیات جدیدی را در ذهن صاحبان وبسایتها به وجود میآورد و به آنها اجازه میدهد بدانند چرا برخی از المانهای وبسایتشان بر روی رفتار مخاطبانشان تاثیر میگذارد. به این ترتیب، تست A/B به شما اجازه میدهد تا فرضیات خود را محک بزنید (شاید تصورات شما درباره تجربه کاربری سایتتان نادرست باشد!).
تست A/B میتواند به صورت مداوم، جهت بهبود تجربه کاربری و افزایش نرخ تبدیل کاربر به مشتری در طولانی مدت، انجام شود. برای مثال یک شرکت B2B فعال در حوزه تکنولوژی شاید بخواهد کیفیت سرنخهای فروش خود را از طریق ایجاد یک Landing Page افزایش دهد. برای رسیدن به این هدف، تیم بازاریابی این شرکت باید از طریق آزمون A/B عناوین صفحه، تصاویر به کار رفته، فرمهای ثبت نام، دکمههای فراخوان عمل و عناصر دیگر صفحه را تغییر دهد.
تغییر المانهای صفحه فرود به صورت تکی به شما کمک خواهد کرد تا رفتار کاربران سایت را با دقت بیشتری بررسی کنید و از میزان اثرگذاری هر تغییر مطلع شوید. پس از اعمال تغییرات به صورت تکی، میتوانید بر اساس دادههای جمع آوری شده، آن تغییراتی که بازدهی بیشتری داشتهاند را بر روی صفحه فرود خود اعمال کنید.
این روش از اعمال تغییرات در تست A/B به شما اجازه میدهد تا تجربه کاربر را برای به دست آوردن نتیجه مطلوب تغییر دهید و گامهای موفقیت خود در کمپینهای تبلیغاتی را محکمتر بردارید.
با بررسی دادهها، مدیران وبسایتها خواهند دانست که کدام یک از نسخههای سایت کلیک بیشتری را دریافت میکند یا کدام یک از نسخهها توانسته است بازدیدکنندگان بیشتری را به مشتری تبدیل کند. همچنین، اگر تست A/B به درستی صورت بگیرد، هزینههای بازاریابی و تبلیغات یک کمپین کاهش مییابد.
طراحی تست A/B به چه شکل است؟
زمانیکه قصد دارید برای انجام یک تست A/B برنامهریزی کنید، ابتدا لازم است بدانید دقیقاً چه چیزی را میخواهید آزمایش کنید. آیا میخواهید این آزمایش را در وبسایت خود انجام دهید یا بیرون از آن؟
اگر قرار است این آزمایش درون سایت انجام شود، به تمام قسمتهایی از سایت که میتوانند به فروش مرتبط باشند، فکر کنید و سپس اِلِمانهایی که به آزمایششان تمایل دارید را مشخص کنید. در مورد تستهای خارج از سایت میتوان به مواردی نظیر یک ایمیل فروش یا آگهی اشاره کرد. زمانیکه بدانید کدام آگهی شما موثرتر خواهد بود راحتتر میتوانید درباره میزان هزینهای که قرار است برای آن صرف کنید، تصمیم بگیرید.
منبع
https://www.novin.com/
بیایید نگاه دقیقتری به اتوماسیون بازاریابی یا مارکتینگ اتومیشن بیندازیم:
اتوماسیون بازاریابی چیست؟
اتوماسیون بازاریابی همه چیز درباره استفاده از نرمافزار برای خودکارسازی فعالیتهای بازاریابی است. بسیاری از دپارتمانهای بازاریابی کارهای تکراری مانند ایمیل مارکتینگ، ارسال محتوا در شبکههای اجتماعی و حتی کمپینهای تبلیغاتی را به صورت خودکار انجام میدهند. این کار نه فقط برای بهرهوری بیشتر؛ بلکه در جهت ارائه تجربه شخصیسازیشدهتری برای مشتریان، انجام میشود.
مارکتینگ اتومیشن نرمافزاری است که به طور خودکار فرایندهای بازاریابی را در کمپینهای بازاریابی دیجیتال چند وجهی سادهسازی و مدیریت میکند و میتواند شامل بازاریابی ایمیلی، بازاریابی اجتماعی، چت زنده، نظارت بر وبسایت، امتیازدهی به مشتریان و… باشد.
اتوماسیون بازاریابی به شما کمک میکند تا مشتریان بالقوه را شناسایی کرده و فرآیندهای پرورش آنها را به سمت خودکارسازی ببرید. اقدامات انجام شده در این فرایند خودکار، چشمانداز را به جایی میرساند که تیم فروش مستقیماً و با هدف بستن قرارداد، با او اتباط برقرار میکنند. همچنین اطلاعات جمعآوری شده از لیدها در این فرایند، میتواند تاکتیکهای بازاریابی شما را هدایت کند.
به عنوان مثال، در اوایل فرآیند پروش لید، آموزش و آگاهی ممکن است وظیفه مهمی باشد. اتوماسیون بازاریابی میتواند محتوای مفیدی را ارائه دهد که باعث ایجاد اعتماد و احترام به نام تجاری شما شود و به آنها در درک آنچه که نیاز دارند؛ کمک کند. در ادامه زمانی که مشتریان محصولات موردعلاقه خود را محدود کردند، میتوانید پیامهای هدفمند برای آنها ارسال کنید و در نهایت به دلیل اینکه فعالیتهای اتوماسیون بازاریابی دارای تمرکز بالایی است؛ میتوانید یک سرنخ بهینه را به صورت خودکار، به تیم فروش خود واگذار کنید.
اتوماسیون بازاریابی در حالت ایده آل
در بهترین حالت، اتوماسیون بازاریابی ترکیبی از نرمافزار و استراتژی است. این موضوع باعث میشود شما بتوانید با محتواهای شخصیسازی شده و مفید مشتریان احتمالی خود را به مشتری واقعی تبدیل کنید.
به بازاریابی اتوماسیون مانند رشد و توسعه یک باغ نگاه کنید. شما به خاک حاصلخیز برای رشد و به دانه برای کاشت نیاز دارید و پرورش بذرها و تبدیل آنها به یک گیاه بزرگ و سبز، نیازمند آب و نور است. با استفاده از اتوماسیون بازاریابی لیدها (بذرها) را راحتتر میتوانید به مشتری واقعی (گیاهان سرسبز) تبدیل کنید.
مشتریان باید در مرکز همه کارهایی که میخواهید انجام بدهید، باشند. به معنی که مارکتینگ اتومیشن باید نقش مهمی در رابطه آنها داشته باشد.
امروزه بازاریابان برای اجرای موفق استراتژیهای اتوماسیون بازاریابی، مشتریان را در انتهای قیف فروش قرار نمیدهند بلکه مشتریان در مرکز یک چرخ فلک قرار دارند که وارد کردن نیرو به آن، باعث افزایش کارآمدی و کاهش نقاط اصطکاک مشتری میشود.
استراتژیهای موفق اتوماسیون بازاریابی این اصطکاک را کاهش داده و سرعت چرخ فلک شما را افزایش میدهد و به شما کمک میکند رابطه خود را با مشتریان بعد از فروش هم حفظ کنید
اتوماسیون بازاریابی در واقعیت
به دلیل محبوبیت اتوماسیون بازاریابی، این تصور غلط وجود دارد که میتواند راهحل و برطرفکننده هرگونه مشکل در مسیر رشد بازاریابی باشد، ازجمله ایجاد لیدهای جدید؛ اما در واقع، هیچگونه راهحلی برای ایجاد لیدهای جدید ندارد.
نتیجه این میشود که بازاریابان به جای تمرکز روی ایجاد سرنخهای جدید، یک لیست ایمیل میخرند و در حالی که به نظر میرسد خرید این لیست، یک راهحل سریع است؛ ولی در بلندمدت پاسخگو نیست و بستر مناسبی هم برای ایجاد یک رابطه سالم و طولانیمدت با مشتریان ایجاد نمیکند.
بسیاری از بازاریابان همچنان به فکر اتوماسیون بازاریابی در چارچوب قیف فروش به جای چرخوفلک بازاریابی هستند. تولید سرنخ، ارسال ایمیل به صورت خودکار و در نهایت اعلام امادگی مشتری برای خرید. این کار باعث ایجاد یک تجربه از هم گسیخته برای مشتری و در فرایند بازاریابی، فروش و خدمات مشتری میشود و اتوماسیون بازاریابی هم به جای ایجاد یک تجربه شخصیسازیشده و بر اساس نیاز مشتری تبدیل به روشی اجباری برای ورود افراد به قیف فروش با نقاط تماس قراردادی و محتوای نامربوط میشود.
مزایای مارکتینگ اتومیشن(Marketing Automation) چیست؟
اتوماسیون بازاریابی یک گام بسیار مهم در رشد هر کسبوکاری است. با خودکارسازی بسیاری از مراحل بازاریابی تا فروش، تیم شما زمان بیشتری برای تمرکز بر استراتژی کلی و پرورش لید دارد. این به معنای چشمانداز بیشتر و مشتریان بیشتر است. بازاریابی اتوماسیون مزایای زیادی را برای مشاغل با هر اندازه فراهم میکند. این کار به پرورش لید، جذب مشتری، فروش محصولات مکمل و بسیاری از جنبههای دیگر بازاریابی دیجیتال و فروش کمک میکند.
در اینجا برخی از مزایای اصلی اتوماسیون بازاریابی آورده شده است.
۱-نرخ تبدیل بالاتر
مدیریت کمپینهای ایجاد لید از طریق اتوماسیون بازاریابی، شناسایی و هدفگذاری مشتریان را آسان و پیشنهادهای مناسب را به مخاطبین مناسب ارائه میکند. بنابراین تعاملات موثری با مشتریان بالقوه صورت میگیرد و باعث افزایش فروش میشود.
۲- جلوگیری از اتلاف زمان در کمپینهای بیفایده
اطلاعات مربوط به فرصتها و درآمد را از سیستم CRM استخراج کنید تا به طور کامل به آنچه کار میکند و تاثیرگذار است، تسلط داشته باشید. درواقع برنامهریزی بر اساس شهود را متوقف کنید. از دادهها برای برنامهریزی و تصمیمگیری آگاهانه کمپینهای خود استفاده کنید تا بتوانید بیشترین سود مالی را کسب کنید.
۳- مرتب نگه داشتن فعالیتهای بازاریابی
اتوماسیون بازاریابی معاملات را مرتب و فعالیتها را همتراز میکند تا برنامهها اجرایی و عملیاتی باشند. همچنین تیمهای داخلی را برای دستیابی به اهداف هماهنگ میکند.
۴- افزایش بهرهوری کارکنان
با راهحل مناسب اتوماسیون بازاریابی، کارکنان شما میتوانند از انجام کارهای تکراری جلوگیری و روی مسائل استراتژیک تمرکز کنند. این کار باعث میشود، پوزیشت شغلی برای کارکنان جذابتر به نظر برسد.
۵- بهینه کردن رشد درآمد
دادههای اتوماسیون بازاریابی به شما این امکان را میدهد که با توجه به سیگنالهای خریداران، کمپینهای تبلیغاتی خود را طراحی کنید. همین موضوع موجب میشود تا رشد درآمدی شما بهینه شود.
توانایی بهینهسازی هزینههای مورد استفاده در برنامههای بازاریابی
تولید بیشتر لیدهای واجد شرایط
شناسایی مخاطبهای کلیدی و توانایی غنیسازی اطلاعات مشتریان برای دقت بیشتر هنگام اولویتبندی
توانایی هدایت مشتریان احتمالی در سفر خرید با ارسال پیامهای مناسب در زمان درست و از طریق بهترین راههای ارتباطی
پیشبینی بازاریابی و فروش
شناسایی موفق، مؤثرترین کمپینها و استراتژیها
قابلیت اندازهگیری میزان اثربخشی بازاریابی در هر مرحله از خرید
پیشبینی نتایج درآمد حاصل از تلاشهای بازاریابی و فروش با استفاده از تجزیه وتحلیل اتوماسیون بازاریابی
۵- بهبود حفظ مشتری
هنگامی که لید به مشتری تبدیل شد، بازاریابی به پایان نمیرسد. حفظ مشتری به اندازه جذب مشتری ضروری است و اتوماسیون بازاریابی از برنامههای وفاداری پشتیبانی میکند. از طرفی اتوماسیون مشتری با ایجاد فرصتهای فروش مکمل، بیش فروشی و… باعث ایجاد روابط قوی و پایدار میشود.
اتوماسیون بازاریابی (Marketing Automation) چه کاربردی دارد؟
مارکتینگ اتومیشن تلاشهای بازاریابی شما را آسان میکند، خطاهای انسانی را کاهش میدهد و به شما در دستیابی به نتایج بهتر کمک میکند و شما میتوانید به جای انجام فرایندهای دستی و تکراری، روی کارهای استراتژیک مانند برنامهریزی و طراحی، توسعه هدف، انجام تحقیقات، ایجاد ثبات برند، اندازهگیری KPI و موارد دیگر تمرکز کنید.
اکثر مردم هنگام شنیدن اتوماسیون بازاریابی، به ایمیل مارکتینگ فکر میکنند؛ اما فراتر از ایمیل است و میتواند کارهای زیر را ساده کند:
ایجاد، پرورش و به ثمر رساندن لید
تقسیمبندی و هدفگذاری مخاطبان
فروش محصولات مکمل و مرتبط
برنامههای حفظ مشتری
تجزیه و تحلیل و گزارش دهی برای درک بهتر رفتار مشتری و فهمیدن موضوعات موردعلاقه او برای ارسال محتواهای مرتبط و هدفمند
A/B تست، برای مقایسه عملکرد بین عناوین، پیشنهادها و تصاویر مختلف
نرمافزار اتوماسیون بازاریابی برای نگهداری دادههای مشتری و بهبود پروفایل مشتری هم کاربرد دارد. شما میتوانید از دادههای مشتری برای تنظیم هرگونه تعامل از طریق کانالهای اجتماعی استفاده کنید.
۱- مارکتینگ اتومیشن به شما کمک میکند مشتریان خود را درک کنید
اتوماسیون بازاریابی باعث ایجاد تعاملات غنیتر و سودآورتر شما و مشتریان میشود.
۸۰ درصد از مشتریان، بیشتر از برندهایی خرید میکنند که تجربههای سفارشی و مرتبط به آنها ارائه میدهند.
شخصیسازیها اغلب وفاداری مشتری را افزایش میدهند. طبق یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۷، ۴۴ درصد از مصرفکنندگان گفتند که تعاملات شخصی، آنها را مجبور به خرید مجدد از شرکت میکند.
۲- به شما امکان میدهد استراتژیهای پیچیده را پیادهسازی کنید
استراتژیک بودن در ارتباطات بازاریابی فقط این نیست که به طور مکرر با مخاطبین خود تماس بگیرید، بلکه در نظر گرفتن و ترسیم نقشه سفر هنگام تعامل با خریداران یا مشتریان بالقوه بسیار معنیدار خواهد بود.
برای انجام این کار، بسیاری از شرکتها از کمپینهای قطرهای استفاده میکنند و یک سری ایمیلهای از پیش نوشته شده را در فواصل منظم ارسال میکنند. اما ابزارهای اتوماسیون به بازاریابان اجازه میدهد درباره راهکارهای پیچیدهتر فکر و گردش کار ایجاد کنند.
صنعت شما هرچه باشد، ایده این است که به طور منظم و در طول زمان، ارزش را به مشتری ارائه دهید و رابطه و درک آنها را از نام تجاری خود تقویت کنید. اتوماسیون بازاریابی (همراه با استراتژی) به شما امکان می دهد با مخاطبین با کیفیتتری تماس بگیرید و به کمپینهای خود پیچیدگی اضافه کنید. زیرا امکان ارسال پیامهای سفارشی به بخشهای مختلف مخاطبان بر اساس علایق، رفتارها و حتی دادههای CRM شما وجود دارد.
اتوماسیون بازاریابی به تیم شما اجازه میدهد روی کارهای سطح بالاتر تمرکز کنید
راه حلهای اتوماسیون در بازاریابی دیجیتال به بازاریابان کمک میکند تا کارآمدتر باشند و با خودکارسازی برخی از کارهای دستی و تکراری که معمولاً باید خودشان انجام دهند، بر جنبههای مفیدتر کار خود و جنبه استراتژیک پرورش سرنخها و حفظ مشتری تمرکز کنند.
به عنوان مثال وقتی تیم شما پیامهای بازاریابی را برنامهریزی و ارسال میکند، میتوانید بر افزایش تجربه مشتری تمرکز کرده و به سوالات او پاسخ دهید و مسائل او را حل کنید.
ابزارهای مختلف اتوماسیون بازاریابی
بر اساس تعاریف مختلفی که از فعالیتهای بازاریابی وجود دارد؛ سیستم های عملیاتی یکپارچه برای مدیریت موجودی، قیمتگذاری، توزیع (به عنوان مثال، کانال های فروش)، مدیریت درآمد و اطلاعات رقابتی را در دسته ابزارهای اتوماسیون بازاریابی فهرست میکنند.
در این بخش، لیستی از ابزارهای احتمالی اتوماسیون بازاریابی آمده است:
مدیریت ارتباط با مشتری (CRM): خودکار کردن فرآیندهای فروش و مدیریت دادههای مشتری که میتواند در اتوماسیون بازاریابی استفاده شود.
اتوماسیون فروش: فرایندهای فروش و دادههای آن را مدیریت میکند و گزارشهای تحلیلی ارائه میدهد.
بازاریابی از طریق ایمیل: راه اندازی فرمها و پاسخهای خودکار مبتنی بر وب و همچنین ارائه گزارشهای مختلف را تسهیل میکند.
رسانه های اجتماعی: بسیاری از جنبههای بازاریابی رسانه های اجتماعی از جمله انتشار محتوا، زمانبندی، نظارت و تجزیه و تحلیل را خودکار میکند.
گردش کار: عنصر انسانی را از فرایندهای سازمانی، از جمله فرآیندهای بازاریابی حذف میکند.
مدیریت سرنخها: تولید، امتیازدهی و استفاده از سرنخهای فروش یا بازاریابی را خودکار میکند.
تجزیه و تحلیل: الگوهای موجود در دادههای بازار و مشتریان را تجسم و شناسایی میکند.
قیمت گذاری: بسیاری از فرایندهای مربوط به تعیین قیمت رقابتی (به عنوان مثال آزمایش A/B یا برآورد تقاضا) را خودکار میکند.
تبلیغات دیجیتال: فرایندهای ایجاد تبلیغات و استراتژیهای پیشنهادی در سراسر کانالهای دیجیتال را اصلاح و خودکار میکند.
وفاداری: اجزای کلیدی در ارتقاء و مدیریت برنامههای وفاداری را خودکار میکند.
همانطور که میبینید، کمپینهای بازاریابی دیجیتال امروزه تعداد زیادی مولفه دارند و راه حلهای مختلفی در دسترس است. از راه حلهای نقطهای که باید با راه حلهای دیگر ادغام شوند تا راه حلهای همهجانبه که چندین ابزار و قابلیت را پشتیبانی میکند.
قابلیتهای ضروری اتوماسیون بازاریابی
اتوماسیون بازاریابی شامل نرمافزار بازاریابی چندکاناله است که به طور خودکار محتوا را سفارشی و هدفگذاری کرده و از طریق ارسال محتواهای هدفمند بازاریابی با مشتریان تعامل برقرار میکند. در این قسمت برخی از قابلیتهای ضروری آن آورده شده است:
ابزارهای سازماندهی کمپین برای ایجاد و مدیریت کمپین
تقسیمبندی و هدفگذاری مخاطبان با توجه به دادهها و اطلاعات CRM
ابزارهایی برای مدیریت گردش کار و محتوا
ادغام و ترکیب با CRM
تجزیه وتحلیل کمپینها
پشتیبانی از برنامه بازاریابی مبتنی بر حساب (ABM)
نرمافزار اتوماسیون بازاریابی چگونه کار میکند؟
به طور خلاصه، اتوماسیون بازاریابی به این شکل عمل میکند:
قدم اول: از طریق بازدیدکنندگان وبسایت، استفادهکنندگان اپلیکیشن، خبرنامهها و سایر تعاملات بازاریابی دیجیتال، اطلاعات مربوط به مشتریان احتمالی را جمعآوری کنید.
قدم دوم: بر اساس دادههای قدم اول، محتوای مفید و مرتبط ایجاد کنید.
قدم سوم: مشتریان احتمالی خود را شناسایی، هدفگذاری و بخشبندی کنید.
قدم چهارم: برای ارائه تجربیات شخصی در کانالهای مختلف بازاریابی از جمله ایمیل، شبکههای اجتماعی، تلفن و گفتوگو، کمپینهای تبلیغاتی طراحی کنید.
قدم پنجم: اقدامات و برنامههای اتوماسیون بازاریابی خودکار است و به صورت پیشفرضهای تعیین شده، لیدها را پرورش میدهد و به صورت لید بهینه به تیم فروش منتقل میکند.
قدم ششم: تجزیه و تحلیل و پیگیری نتایج. دریابید چه چیزی کار میکند و چه چیزی کار نمیکند. برای دستیابی به نتایج بهتر، ROI بازاریابی را تنظیم کنید.
اولویتبندی لیدها و بهبود ROI بازاریابی
علاوه بر خودکارسازی فرآیند پروش لید، نرمافزار اتوماسیون بازاریابی میتواند این امکان را به شما بدهد که اقدامات واضح و عینی پیشرفت در چرخه عمر مشتری را تعیین کنید. در حالی که در گذشته تعیین آمادگی یک مشتری خاص برای رویکردهای فروش به صورت شهودی توسط بازاریاب انجام میشد؛ اکنون مشخص کردن آمادگی مشتری میتواند بر اساس نتایج از پیش تعیین شده صورت گیرد.
اتوماسیون بازاریابی با چنین تجزیه و تحلیلهایی میتواند به اولویتبندی زمان کارکنان فروش، اندازهگیری اثربخشی نقاط تماس با لید و اثرگذاری کلی کمپین کمک کند. در واقع کار حدسی در فرآیند اتوماسیون بازاریابی به ویژه هنگام تصمیمگیری در مورد اینکه در چه مرحلهای مشتری احتمالی به سمت چرخه فروش واگذار شود؛. حذف میشود. در نتیجه شما میتوانید هزینه هر فرصت و ROI تلاشهای بازاریابی خود را شناسایی کنید.
مارکتینگ اتومیشن و CRM
نرمافزار اتوماسیون بازاریابی از نرم افزار CRM متمایز است زیرا فرآیند پرورش مشتریان را در مراحل اولیه فرآیند خرید مدیریت میکند. اتوماسیون بازاریابی و CRM خیلی خوب با یکدیگر کار میکنند و مشخصات ثابت و دقیق یک فرد را از زمان تماس تا تبدیل شدن به لید، مشتری احتمالی و مشتری حفظ میکنند.
بازاریابی اتوماسیون با ایجاد کمپینهای تبلیغاتی در طیف گستردهای از کانالهای آنلاین و آفلاین، تولید و پرورش لید را مدیریت میکند. سپس سی ار ام مشتریان احتمالی را در نظر میگیرد، فرصتهای فروش را پیگیری میکند و ارتباط روزمره و همیشگی مشتریان را مدیریت میکند.
اتوماسیون بازاریابی از فعالیتهای مهم برای هدایت لیدهای واجد شرایط به فروش پیروی میکند، در حالی که سیستم مدیریت ارتباط با مشتریان طبق کارکردهایی که در تعریف نرم افزار crm چیست مورد بررسی قرار گرفته است اطلاعات مرتبط با لیدها را در چرخه فروش ذخیره میکند.
به عنوان مثال، کارکنان فروش میتوانند به صفحاتی که کاربران بازدید میکنند و محتواهایی که پیگیری میکنند، دسترسی داشته باشند. در همین حال، تیمهای بازاریابی میتوانند رفتار خرید مشتری را مشاهده کنند. علاوه بر همه اینها گزارش تجزیهوتحلیل اتوماسیون بازاریابی و CRM این امکان را به شما میدهد تا کمپینهای مؤثرتر و اثربخشتر ایجاد کنید.
میخواهم از CRM رایگان پیام گستر استفاده کنم
چه زمانی باید روی مارکتینگ اتومیشن سرمایهگذاری کنید؟
اگر محتوای خوبی را منتشر میکنید و یک جریان مداوم از تولید سرنخهای جدید و ارگانیک ایجاد کردهاید و آماده هستید تا تلاشهای خود را افزایش دهید، به احتمال زیاد زمان آن رسیده است که تلاش خود را بر روی استراتژی اتوماسیون بازاریابی متمرکز کنید. در این قسمت چند سؤال خوب وجود دارد که میتوانید هنگام تصمیمگیری درباره اینکه آیا برای کسبوکار شما مناسب است یا خیر، از خودتان بپرسید:
آیا پیوستهدر حال ایجاد لیدهای جدید و بهینه شده، هستید؟
آیا استراتژی محتوا برای سفر خریداران خود ترسیم کردهاید؟
آیا میتوانید رفتار مشتریان بالقوه خود را در هر نقطه تماس و کانال بازاریابی پیگیری کنید؟
آیا آماده هستید که تلاشهای بازاریابی خود را افزایش دهید؟
اینها همه دلیلهای خوبی هستند که نشان میدهد اتوماسیون بازاریابی میتواند برای کسبوکار شما مفید باشد. نکتهی اصلی این است که اتوماسیون بازاریابی، بازاریابی را برای شما انجام نمیدهند؛ اما میتواند نتایج تلاشهای بازاریابی شما را دوچندان کند.
منبع
https://www.payamgostar.com/
تحلیل PESTEL چیست و چگونه کسبوکار شما را از غرق شدن نجات میدهد؟
فرض کنید در یک اقیانوس بیانتها، کشتی کسبوکار خود را به راه انداختهاید. هر روز با موجهای جدیدی روبرو میشوید؛ گاهی بادهای موافق میوزند و گاهی طوفانهای سهمگین سیاست یا اقتصاد، مسیر شما را تغییر میدهند. آیا نقشهای برای این سفر دارید؟ آیا قطبنمایی هست که به شما بگوید تهدیدها از کجا میآیند و فرصتها در کدام سو منتظرند؟ تحلیل PESTEL همان نقشه راه است؛ ابزاری قدرتمند که به شما کمک میکند قبل از وقوع طوفان، خود را آماده کنید.
PESTEL، شش حرف طلایی برای آینده کسبوکار شما
تجزیه و تحلیل PESTEL یک چارچوب استراتژیک است که به شما اجازه میدهد تصویر کاملی از محیط بیرونی کسبوکارتان داشته باشید. این ابزار از سرواژه شش کلمه تشکیل شده است که هر کدام نماینده یک عامل کلیدی هستند:
- Political (سیاسی)
- Economic (اقتصادی)
- Social (اجتماعی)
- Technological (تکنولوژیک)
- Environmental (محیطی)
- Legal (قانونی)
[suggest-article keyword="بازار"]
این عوامل خارجی هستند و اغلب خارج از کنترل مستقیم شما قرار دارند، اما تأثیری شگرف بر عملکرد و بقای کسبوکارتان میگذارند. فهم دقیق این عوامل به شما کمک میکند تا استراتژیهایی مؤثر تدوین کرده و از قافله رقبا عقب نمانید.
کاربردهای کلیدی تحلیل PESTEL (چرا باید از آن استفاده کنید؟)
تحلیل PESTEL فقط یک ابزار تئوریک نیست؛ بلکه یک قطبنمای عملی برای موفقیت است. در ادامه به برخی از کاربردهای مهم آن اشاره میکنیم:
شناخت بهتر محیط کسبوکار
با این تحلیل، میتوانید تصویری شفاف از نیروهای خارجی که بر صنعت شما تأثیر میگذارند، به دست آورید. این کار به شما امکان میدهد تا به جای واکنش، پیشدستی کنید.
مثال: یک فروشگاه آنلاین پوشاک در تهران، با تحلیل PESTEL متوجه میشود که تغییرات نرخ ارز (عامل اقتصادی) میتواند هزینه واردات مواد اولیه را افزایش دهد. بنابراین، استراتژی خود را به سمت تأمین داخلی و همکاری با تولیدکنندگان محلی تغییر میدهد.
کاهش ریسک و مدیریت تهدیدها
شناسایی زودهنگام تهدیدها به شما فرصت میدهد تا قبل از اینکه به یک مشکل جدی تبدیل شوند، برای آنها راهحل پیدا کنید. این کار میتواند در هزینههای شما صرفهجویی کند.
مثال: یک استارتاپ تکنولوژی در مشهد، با بررسی عوامل قانونی (عامل Legal) متوجه میشود که ممکن است قوانین جدیدی برای حفاظت از دادههای کاربران وضع شود. پیش از تصویب این قوانین، زیرساختهای خود را برای رعایت استانداردهای جدید بهینهسازی میکند.
[suggest-article keyword="امنیت"]
شناسایی فرصتهای جدید
همانطور که تهدیدها را شناسایی میکنید، فرصتهای جدیدی نیز نمایان میشوند. این تحلیل به شما کمک میکند تا این فرصتها را ببینید و از آنها بهره ببرید.
مثال: افزایش آگاهی عمومی در مورد محیط زیست (عامل Environmental) یک فرصت عالی برای شرکتهای تولیدکننده محصولات دوستدار محیط زیست ایجاد میکند. یک برند مبلمان در تبریز میتواند با استفاده از چوبهای بازیافتی، سهم بازار خود را در این حوزه افزایش دهد.
آشنایی با هر یک از عوامل PESTEL به زبان ساده
در این بخش، به بررسی عمیقتر هر یک از این عوامل میپردازیم و توضیح میدهیم که چطور باید آنها را تحلیل کنید. اگر میخواهید یک تحلیل PESTEL حرفهای برای کسبوکار خود داشته باشید، باید به این جزئیات توجه کنید.
این عوامل شامل دخالت دولت در اقتصاد، ثبات سیاسی، سیاستهای مالیاتی و تجاری هستند. تغییرات در این حوزهها میتواند تأثیر مستقیم بر سودآوری و نحوه فعالیت کسبوکار شما داشته باشد.
- مثال سیاستهای مالیاتی جدید میتواند هزینههای عملیاتی را افزایش دهد.
- اشتباه رایج نادیده گرفتن ریسکهای سیاسی و بیثباتی در تصمیمگیریها.
این عوامل شامل نرخ تورم، نرخ بهره، نرخ بیکاری و رشد اقتصادی هستند. وضعیت اقتصادی جامعه مستقیماً بر قدرت خرید مشتریان و توانایی کسبوکار در سرمایهگذاری تأثیر میگذارد.
- مثال تورم بالا، قدرت خرید مشتریان را کاهش داده و فروش کالاهای لوکس را دشوار میکند.
- اشتباه رایج بیتوجهی به تغییرات اقتصاد کلان و تأثیر آن بر بازار هدف.
این عوامل شامل هنجارهای فرهنگی، تغییرات جمعیتی، سبک زندگی و ارزشهای جامعه هستند. شناخت این موارد به شما کمک میکند تا محصولات و خدمات خود را با نیازهای مشتریان تطبیق دهید.
- مثال افزایش تمایل به سبک زندگی سالم، فرصتهای جدیدی برای باشگاههای ورزشی و فروشگاههای ارگانیک در اصفهان ایجاد میکند.
- اشتباه رایج عدم درک تغییرات سلیقه مشتری و اصرار بر ارائه محصولات قدیمی.
تکنولوژی با سرعت نور در حال پیشرفت است. این عامل شامل نوآوریها، اتوماسیون، زیرساختهای دیجیتال و دسترسی به اینترنت است. نادیده گرفتن این تغییرات میتواند کسبوکار شما را منسوخ کند.
- مثال ظهور هوش مصنوعی، اتوماسیون فرآیندها را ممکن ساخته و هزینههای عملیاتی را کاهش میدهد.
- اشتباه رایج ترس از فناوریهای جدید و عدم سرمایهگذاری در بهروزرسانی سیستمها.
این عوامل شامل قوانین زیستمحیطی، تغییرات آبوهوایی، و مسئولیت اجتماعی شرکتها هستند. توجه به این موارد نه تنها به پایداری محیط زیست کمک میکند، بلکه تصویر برند شما را نیز بهبود میبخشد.
- مثال افزایش فشار برای کاهش مصرف پلاستیک، شرکتها را به سمت استفاده از بستهبندیهای قابل بازیافت سوق میدهد.
- اشتباه رایج بیتوجهی به مسائل زیستمحیطی که میتواند منجر به از دست دادن مشتریان و جریمههای قانونی شود.
قوانین و مقررات محلی و بینالمللی، حقوق مصرفکننده، قوانین کار و استانداردهای ایمنی جزء این دسته هستند. رعایت این موارد برای جلوگیری از مشکلات حقوقی و جریمهها ضروری است.
- مثال قوانین جدید حمایت از مصرفکننده، شرکتها را ملزم به ارائه گارانتیهای طولانیتر میکند.
- اشتباه رایج بیاطلاعی از قوانین و مقررات محلی که میتواند منجر به توقف فعالیت شود.
آیا میخواهید کسبوکار خود را از طراحی تا استراتژی به اوج برسانید؟
در شرکت برنامه نویسان دانش برتر سهند، با بیش از ۲۰ سال سابقه در طراحی و توسعه وبسایتهای شرکتی و سازمانی، به شما کمک میکنیم تا نه تنها یک وبسایت زیبا و قدرتمند داشته باشید، بلکه استراتژیهای کسبوکار شما نیز بر مبنای تحلیلهای دقیق و تخصصی پیریزی شود.
- طراحی اختصاصی وبسایت شما بدون استفاده از CMSهای آماده، با تکنولوژیهای مدرن ASP.NET Core و Vue.js.
- امنیت و سرعت بالا زیرساختهای قوی و بهینه برای عملکردی بینظیر.
- پنل کاربری راحت مدیریت وبسایت شما هرگز آسانتر از این نبوده است.
برای دریافت مشاوره رایگان و طراحی وبسایت کاملاً اختصاصی، همین حالا با ما تماس بگیرید. شروع هزینه از ۳۰ میلیون تومان و زمان طراحی از یک ماه آغاز میشود.
پرسش و پاسخهای متداول (FAQ)
این تحلیل به کسبوکارهای کوچک کمک میکند تا قبل از ورود به بازارهای جدید، تهدیدها و فرصتها را شناسایی کنند. این کار به آنها اجازه میدهد منابع محدود خود را به شکل بهینهتری مدیریت کنند.
تحلیل PESTE دو عامل محیطی (Environmental) و قانونی (Legal) را به چارچوب PEST (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژیک) اضافه کرده است تا تصویری جامعتر و بهروزتر از محیط بیرونی کسبوکار ارائه دهد.
توصیه میشود این تحلیل به صورت دورهای، حداقل سالی یکبار یا هنگام مواجهه با تغییرات بزرگ در محیط کسبوکار (مانند ورود به بازار جدید یا معرفی محصول جدید) انجام شود.
بله، این تحلیل یک چارچوب کلی است و میتواند برای هر صنعت و هر نوع کسبوکاری، از تولیدی و خدماتی گرفته تا استارتاپهای تکنولوژی، مورد استفاده قرار گیرد.
برای یک تحلیل دقیق، باید به جمعآوری اطلاعات از منابع مختلف مانند گزارشهای دولتی، مقالات خبری، تحقیقات بازار و نظر کارشناسان بپردازید. سپس هر یک از شش عامل را با دقت ارزیابی کنید.
خیر، این دو تحلیل مکمل یکدیگر هستند. تحلیل PESTEL به شما در شناسایی فرصتها و تهدیدها کمک میکند که یکی از بخشهای اصلی تحلیل SWOT (فرصتها و تهدیدها) است.
پس از شناسایی عوامل مهم، باید استراتژیهای خود را برای بهرهبرداری از فرصتها و مقابله با تهدیدها تدوین کنید. برای مثال، اگر تهدیدی سیاسی شناسایی کردید، میتوانید برنامههای اضطراری آماده کنید.
اهمیت هر عامل به صنعت و نوع کسبوکار شما بستگی دارد. برای یک شرکت تولیدی، عوامل قانونی و محیطی ممکن است حیاتیتر باشند، در حالی که برای یک استارتاپ تکنولوژی، عوامل تکنولوژیک اولویت دارند.
خیر، هر کسبوکاری، صرف نظر از اندازه، میتواند از این تحلیل بهرهمند شود. در واقع، برای کسبوکارهای کوچک و متوسط، این ابزار حتی حیاتیتر است زیرا منابع کمتری برای مقابله با تهدیدهای پیشبینینشده دارند.
بله، در شرکت برنامه نویسان دانش برتر سهند، علاوه بر خدمات طراحی و توسعه وبسایت، مشاوران متخصص ما آمادهاند تا با انجام تحلیلهای استراتژیک مانند PESTEL، به شما در تدوین یک استراتژی موفق کمک کنند.
تبلیغات آنلاین به استفاده از وب سایت ها و دیگر مکان های آنلاین به عنوان یک رسانه تبلیغاتی اشاره دارد. به عبارت دیگر ، تبلیغات در اینترنت. در تبلیغات آنلاین ، پیام های تبلیغاتی روی صفحه لپ تاپ های آنلاین ، رایانه های رومیزی ، تلویزیون های هوشمند و تلفن های هوشمند ظاهر می شود. این نوع تبلیغات از زمان ظهور اینترنت رواج پیدا کرده است. تبلیغات آنلاین هر نوع پیام بازاریابی است که با کمک اینترنت در مرورگر وب ، موتور جستجو ، رسانه های اجتماعی ، دستگاه های تلفن همراه و حتی ایمیل نشان داده می شود. کسب و کارهای مختلف به دلایل متعددی از تبلیغات آنلاین استفاده می کنند که می توان به موارد ذیل اشاره نمود :
نسبتاً ارزان است
تبلیغات خود را می توانید به مخاطبان بسیاری ارسال کنید
می توان از آن برای بررسی دلایل موفقیت (یا شکست) استفاده کرد
می توان آن را برای مخاطبان هدف شخصی کرد
انواع تبلیغات آنلاین
در واقع ، تبلیغات آنلاین در حال افزایش است ، بازاریابان انتظار دارند که شرکت ها بیشتر از تبلیغات سنتی هزینه تبلیغات دیجیتال کنند. (فکر کنید تبلیغاتی که از طریق پیام کوتاه یا پیام های بازاریابی به کاربران در منطقه خاصی ارائه می شوند ، که به عنوان هدف گذاری جغرافیایی شناخته می شوند). اما ، در حالی که برخی از تبلیغات کمتر رایج هستند یا فقط مورد توجه قرار می گیرند ، موارد زیادی وجود دارد که روزانه چندین بار در معرض آنها قرار می گیریم. اجازه دهید نگاهی به برخی از محبوب ترین انواع تبلیغات آنلاین بیندازیم.
انواع مختلفی از تبلیغات آنلاین وجود دارد، ما برخی از مهم ترین انواع تبلیغات آنلاین را برای شما ذکر نموده ایم که باید در نظر بگیرید :
تبلیغات در شبکه های اجتماعی
بازاریابی محتوا
بازاریابی ایمیلی
SEM (تبلیغات در موتورهای جستجو) - از جمله PPC
نمایش تبلیغات - شامل تبلیغات بنری و هدف گیری مجدد
تبلیغات موبایلی
تفاوت بین تبلیغات و بازاریابی چیست؟
تبلیغات بخشی از بازاریابی است. برای روشن تر شدن ، بیایید هر دو عبارت را تعریف کنیم. بازاریابی - فرایندی برای ارتقای محصولات شما به مخاطبان هدف است که شامل تحقیقات بازار ، شناسایی شخصیت خریدار شما و تجزیه و تحلیل است. در حقیقت شامل فعالیت هایی است که پیشنهاد شما را به مشتریان می رساند. تبلیغات - یکی از آن دسته از فعالیت هایی است که به انتشار نام تجاری شما کمک می کند. تبلیغات یکی از عناصر بازاریابی است. سایر موارد شامل روابط عمومی ، ارتقاء فروش ، فروش مستقیم ، فروش شخصی است. بنابراین ، تبلیغات بخشی از بازاریابی است ، در حالی که بازاریابی صرفاً تبلیغات نیست.
مزایای تبلیغات آنلاین
فضای اینترنت ابزار زیادی را برای تبلیغ کنندگان فراهم می کند تا تبلیغات خود را انجام دهند. یکی دیگر از مزایای تبلیغات آنلاین این است که قابل ردیابی است. این بدان معناست که هر داده ای در کمپین بازاریابی یا تبلیغاتی شما قابل ردیابی است. با این کار ، شما می توانید موفقیت یک کمپین را بررسی کنید. در کمپین تبلیغات آنلاین می توانید تعداد نمایش داده شده ، تعداد کلیک هایی که تبلیغات شما دریافت کرده اند و موارد دیگر را ردیابی کنید. همچنین می توانید تعداد کلیک های تبدیل شده به مشتری و علت تبدیل آنها را پیگیری کنید.
همچنین روش هایی برای مشاهده پس از کلیک و بازدیدها وجود دارد. به علاوه ، می توانید میزان تبلیغات و تعداد کاربران منحصر به فردی را که آن را دیده اند ، ببینید. تمامی موارد ذکر شده داده های ارزشمندی برای بازاریابان و تبلیغ کنندگان هستند. مطالعه و درک این داده ها برای دستیابی به موفقیت در تبلیغات آنلاین ضروری است. می توانید از این داده ها برای تصمیم گیری های تجاری معقول و موثر استفاده کنید.
جمع بندی
بازاریابی دیجیتال نقش بسیار مهمی را در انواع کسب و کار ایفا می کند. با بهره گیری از انواع تبلیغات آنلاین کسب و کار شما تداوم یافته و به مرور زمان پیشرفت قابل توجهی در کسب و کار خود خواهید داشت. امروزه بسیاری از مردم برای خرید و آشنایی با محصولات و خدمات به اینترنت مراجعه می کنند، بنابراین از برنامهریزی مناسب در تعیین بودجه تبلیغات آنلاین خود غافل نشوید.